part 1
ویو ات:
بنگگگ(مثلا صدا تفنگه)
اخخ این مین هه چقدر رو مخ بود
۳روز طول کشید به حرف بیاد
رو به بادیگاردا گفتم
ات.این تن لشو جمع کنین بعدم برین جایی که گفته اسلحه هارو بیارین
اوناهم همه گفتن چشم دستکش هامو در اوردم دادم به لورا
اره درسته دستیارم بود اما یکی از بهترین رفیقام بود
دیدم مِن مِنش میاد میخواد یچیزی بگه گفتم
ات. لورا بگو
لورا. چی؟
برگشتم سمتش
ات. میگم بگو
لورا. میگم که... اون بانده بود که توش اسلحه های کمیاب ژاپنی بود
گفتم خب
گفت اونو باندو.. اون... اونو...
ات. نگو که باندو...
لورا. همین بافهمیت منو کشته
ات. چیییییییییییییییی؟
لورا. من باید بذم دستشویی..
ات. صب کن بینم کی دزدیده؟؟
لورا. ادماش شبیه ادمای باند خرس غربی بودن
ات. باش تو برو
اعصابم بهم ریخت، اون باند واقعن مهم بود
پدرشو در میارم
گوشیم زنگ خورد، خود عوضیشه
ات. الو سوهو تو به چه حقی باند منو دزدی ها کونکش
سوهو. او او لیدی اعصابشون بهم ریخته
ات. خفه شوووووو
سوهو. من خفه میشم اما تو اگه باندتو میخوای ساعت ۷بار....
ات. پدسگ عوضی
قطع کردم تف توششش
بنگگگ(مثلا صدا تفنگه)
اخخ این مین هه چقدر رو مخ بود
۳روز طول کشید به حرف بیاد
رو به بادیگاردا گفتم
ات.این تن لشو جمع کنین بعدم برین جایی که گفته اسلحه هارو بیارین
اوناهم همه گفتن چشم دستکش هامو در اوردم دادم به لورا
اره درسته دستیارم بود اما یکی از بهترین رفیقام بود
دیدم مِن مِنش میاد میخواد یچیزی بگه گفتم
ات. لورا بگو
لورا. چی؟
برگشتم سمتش
ات. میگم بگو
لورا. میگم که... اون بانده بود که توش اسلحه های کمیاب ژاپنی بود
گفتم خب
گفت اونو باندو.. اون... اونو...
ات. نگو که باندو...
لورا. همین بافهمیت منو کشته
ات. چیییییییییییییییی؟
لورا. من باید بذم دستشویی..
ات. صب کن بینم کی دزدیده؟؟
لورا. ادماش شبیه ادمای باند خرس غربی بودن
ات. باش تو برو
اعصابم بهم ریخت، اون باند واقعن مهم بود
پدرشو در میارم
گوشیم زنگ خورد، خود عوضیشه
ات. الو سوهو تو به چه حقی باند منو دزدی ها کونکش
سوهو. او او لیدی اعصابشون بهم ریخته
ات. خفه شوووووو
سوهو. من خفه میشم اما تو اگه باندتو میخوای ساعت ۷بار....
ات. پدسگ عوضی
قطع کردم تف توششش
۱.۸k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.