رسیدم دانشگا انگار رفته بودن سره کلاس

رسیدم دانشگا انگار رفته بودن سره کلاس
میخواستم بم اوتاقم که مدیر اومد پیشم و گفت
&امرسون!! اینجا نبودی یک فاجعه رخ داد
یک شایعه بینه بچه های دانشگا پیش اومده که میگن با یکی از دانش جو ها رابطه داشتی
+چ..چی
از حرفش خیلی شکه شدم یعنی چطور فهمیدن از پنجه ره ی اوتاقم الیس رو دیدم که حیاط بود انگار داشت گریه میرد
فورن رفتم پیشش
+الیس..الیس توکیو کجاست چه اتفاقی افتاده
با اصبانیت بهم نگا کرد
^ت..توکیو هه مگه برات مهمه هااا تو زندگیشو نابود کردی
+ببین الیس من....
^توو..تو...چی ها بگو باهاش چی کار کردی مجبورش کردی که باهات باشه یا بهش تجاوز کردی
+الیسس هواست به حرف های که میزنی هست؟؟
^اصلن خبر داری با توکیو چی کار کردن هاا
کله دانشگا داشتن بهش میگفتن هرزه تو اون موقه کجا بو دی حالا اومدی میگی توکیو کجاست ؟
+الیس تو میدونی اگر الان توکیو تنها بمونه چه اتفاقی می افته پس بهتره بهم بگی کجاست تا کاره احمقانه ای نکرده
^نمیدونم فرار کرد رفت نمیدونم کجاست هق هق

پارت ۲۰
اگر بگید کمه یا پارته بعدی رو الان بزار خودکشی میکنم 😔😂