عشق سخت پارت ۸
فلیکس:(رو به سارینا) چیزی شده عشقم
سارینا: نه
فلیکس سرس تکون داد به معنی باشه ، خوب یه چیزی در نظر بگیرید
هیونجین: همین تموم شد
فلیکس: یعنی چی
هیونجین: اینجوری نمیشه بزار من برات ترجمه کنم
هیونجین : خب نگا وقتی یه دختر میگه نه یعنی آره و هر وقت بگه آره یعنی نه
فلیکس: خب جناب شما مدرکتون رو از کجا گرفتین
هیونجین: ..............
فلیکس: خب حالا که همه اینا رو گفتی میتونی دلیل بیاری
هیونجین: آره
فلیکس: خب
هیونجین: به حرف های یه دقیقه پیشت فکر کن
فلیکس: با قیافه تعجب زده نگا میکنه
فلیکس: جمع بستم نه
هیونجین: خیلی
سارینا: ترو خدا بس کنید
لینو: زن داداشم راست میگه
چانگبین: خب مگه شما نمیخواین برین خرید
همه سرشون رو به نشونه ی تایید تکون دادن
چانگبین : پس بریم
پاشدن رفتن تو یه پاساژ بزرگ و معروف خرید کردن (در ضمن فلیکس و سارینا باهم قهر نیستن)
سارینا: نه
فلیکس سرس تکون داد به معنی باشه ، خوب یه چیزی در نظر بگیرید
هیونجین: همین تموم شد
فلیکس: یعنی چی
هیونجین: اینجوری نمیشه بزار من برات ترجمه کنم
هیونجین : خب نگا وقتی یه دختر میگه نه یعنی آره و هر وقت بگه آره یعنی نه
فلیکس: خب جناب شما مدرکتون رو از کجا گرفتین
هیونجین: ..............
فلیکس: خب حالا که همه اینا رو گفتی میتونی دلیل بیاری
هیونجین: آره
فلیکس: خب
هیونجین: به حرف های یه دقیقه پیشت فکر کن
فلیکس: با قیافه تعجب زده نگا میکنه
فلیکس: جمع بستم نه
هیونجین: خیلی
سارینا: ترو خدا بس کنید
لینو: زن داداشم راست میگه
چانگبین: خب مگه شما نمیخواین برین خرید
همه سرشون رو به نشونه ی تایید تکون دادن
چانگبین : پس بریم
پاشدن رفتن تو یه پاساژ بزرگ و معروف خرید کردن (در ضمن فلیکس و سارینا باهم قهر نیستن)
۴.۸k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.