عاشق برادر دوستم شدم

سلام من هه سو هستم یه دختر هات و خیلی خفن پدرم یه مافیا ست
من الان 18 سالم هست خوب الان دبیرستان میرم ولی چون امروز تعطیل است گفتم با میا برم بیرون یه تیپ خفن زدم (پست بعد) بعد رفتم سمت ماشینم سوار شدم رفتم سمت بار میا گفت اونجا بیام
سلام من تیهونگ هستم یکی از بزرگترین مافیا های کره خوب من به اقای جانگ (بابای هه سو) پول دادم ولی الان چند روز دیر کرده داشتم با ماشینم میرفتم خونه ی اقای جانگ که یه ماشین اومد جلوم ایستاد ای وای اخه الان اومد بیرون یه دختر خفن که ممکن بود دختر اقای جانگ باشه

هه سو: هوی تو به چه جرعتی


تیهونگ: چی من به چه جرعتی بعدش

هه سو: ت...ت..و وقت باارزش من رو گرفتی

اقای جانگ: دخترم ش....م....ا

تیهونگ: اره من

اقای جانگ: دخترم تو برو

هه سو: چشم ابا

تیهونگ:......




















بیا




















بازم بیا


















خمارییییییی😂😂😂😂😂😂😂😂




خوب تا پارت بعد 5تا لایک 8 تا کامنت
ممنون 😎