وانشات ته ته پارت 3(هنوز نمیدونم کی مثبت هیجده میشه😑😑)
واقعا تو شوک بودم
چطور میشه پسری خیلی تظاهر میکر عاشقته ولت کنه؟؟؟؟
تصمیم گرفتی محبت نکنی
به هیچ کس محبت نکنی
چون همه دلتو میشکوکنن
قلبت شکسته بود
هنوزم زیر بارون بودی و شده بودی موش آب کشیده
بعد از دقایقی فکر کردن
به آسمون نگاه کردی
+هیییی من از زندگی هیچ سودی ندیدم
این و گفتی راه رفتی زیر بارون
رفتی به بنگاه(جاهی که خونه زمین و ویلا وملک میفروشن)
یه خونه رو بهت نشون داد و گفت
£خانم این هم قیمتش کمه هم خیلی خوشگله
+باشه من اینو میخرم
پولو دادی بهش و سند و کلید و گرفتی
سریع خودتو به خونه رسوندی
وارد خونه شدی
+واووووووو چه خوشگله
خیلی خوابت میومد رفتی رو تخت خوابیدی
)یک سال بعد(
دیگه تهیونگ و نداشتی
یعنی میخواستی ام نداشتی
چون اون عاشق یکی دیگه بود💓💔
تو حال خودت بودی که متوجه ساعت شدی
+شعتتتت دیرم شد
سریع کیفتو برداشتی و سوار ماشینت شدییی(ندای نویسنده:فرزندم ماشینت چیه؟؟؟چقدر خریدی منم بخرم؟؟؟)
رسیدی به مطب
بعد اون روز همه بیمار هارو درمان کردی
شب بود و رسیدی به خونه
پیتزا سفارش دادی و خوردی
حوصلت خیلی سر رفته بود
تصمیم گرفتی بری بار
یه لباس پوشیده بودی چسبیده بود و یکم از قسمت سینه هات نمایان بود
رژ لب و آرایش غلیظی کردی و سوار ماشینت شدی و رسیدی
وارد شدی
همه پسر و دخترا داشتم میرقصیدن یا لب میگرفتن یا داشتن مشروب میخوردن
تو ام رفتی مشروب خوردی خیلی زیاد و خیلی مست شدی و بعد رقصیدی
که یه پسر اومد سمتت
&به من افتخارمیدین با من برقصین
+بله حتما
بعد یکم که باهاش رقصیدی گفت
&بیا توی اتاق میخوام یه چیزی بهت اعتراف کنم
رفتین تو اتاق یع دفعه در و قفل کرد
خیلی ترسیدی نکنه بلایی سرت بیاره
اومد سمتت
&میدونی عاشقتم؟؟؟
+تو ام میدونی هورمونات بیش از حد رشد کرده؟؟؟؟
&نشونت میدم
اومد کمرتو سفت کرد و خودشو چسبوند بهت
&اره راست میگی😈
و لباشو گذاشت رو لبات
مک میزد
ولی هیچ کاری نمیکرد
و فقط اشک میریختی
که یه دفعه در شکسته شد.......
چطور میشه پسری خیلی تظاهر میکر عاشقته ولت کنه؟؟؟؟
تصمیم گرفتی محبت نکنی
به هیچ کس محبت نکنی
چون همه دلتو میشکوکنن
قلبت شکسته بود
هنوزم زیر بارون بودی و شده بودی موش آب کشیده
بعد از دقایقی فکر کردن
به آسمون نگاه کردی
+هیییی من از زندگی هیچ سودی ندیدم
این و گفتی راه رفتی زیر بارون
رفتی به بنگاه(جاهی که خونه زمین و ویلا وملک میفروشن)
یه خونه رو بهت نشون داد و گفت
£خانم این هم قیمتش کمه هم خیلی خوشگله
+باشه من اینو میخرم
پولو دادی بهش و سند و کلید و گرفتی
سریع خودتو به خونه رسوندی
وارد خونه شدی
+واووووووو چه خوشگله
خیلی خوابت میومد رفتی رو تخت خوابیدی
)یک سال بعد(
دیگه تهیونگ و نداشتی
یعنی میخواستی ام نداشتی
چون اون عاشق یکی دیگه بود💓💔
تو حال خودت بودی که متوجه ساعت شدی
+شعتتتت دیرم شد
سریع کیفتو برداشتی و سوار ماشینت شدییی(ندای نویسنده:فرزندم ماشینت چیه؟؟؟چقدر خریدی منم بخرم؟؟؟)
رسیدی به مطب
بعد اون روز همه بیمار هارو درمان کردی
شب بود و رسیدی به خونه
پیتزا سفارش دادی و خوردی
حوصلت خیلی سر رفته بود
تصمیم گرفتی بری بار
یه لباس پوشیده بودی چسبیده بود و یکم از قسمت سینه هات نمایان بود
رژ لب و آرایش غلیظی کردی و سوار ماشینت شدی و رسیدی
وارد شدی
همه پسر و دخترا داشتم میرقصیدن یا لب میگرفتن یا داشتن مشروب میخوردن
تو ام رفتی مشروب خوردی خیلی زیاد و خیلی مست شدی و بعد رقصیدی
که یه پسر اومد سمتت
&به من افتخارمیدین با من برقصین
+بله حتما
بعد یکم که باهاش رقصیدی گفت
&بیا توی اتاق میخوام یه چیزی بهت اعتراف کنم
رفتین تو اتاق یع دفعه در و قفل کرد
خیلی ترسیدی نکنه بلایی سرت بیاره
اومد سمتت
&میدونی عاشقتم؟؟؟
+تو ام میدونی هورمونات بیش از حد رشد کرده؟؟؟؟
&نشونت میدم
اومد کمرتو سفت کرد و خودشو چسبوند بهت
&اره راست میگی😈
و لباشو گذاشت رو لبات
مک میزد
ولی هیچ کاری نمیکرد
و فقط اشک میریختی
که یه دفعه در شکسته شد.......
۸۱.۴k
۲۹ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.