سناریو بی تی اس
سناریو درخواستی: وقتی تو اتاق داری لباس عوض میکنی اونا میان داخل
نامجون: ببین ا/ت من هیچی ندیدم هیچی. اصلا اصلا نگران نباش.
جین: سلام کن به عشقت.
ا/ت: گمشو بیروننننن.
جین: نظرت چیه. فرق سرم رو اینوری باز کنم هندسام ترم یا اونوری؟
یونگی: چیزی نیست فقط بالشتم رو جا گذاشتم.
ا/ت: فقط من ریختتو دیگه نبینم.
جیهوپ: ( بدون گفتن چیزی، سریع میره بیرون. )
جیمین: زل زده بهت و تکون نمیخوره.
ا/ت: میخوای با جارو پرتت کنم بیرون؟
جیمین: نه داشتم میرفتم بیرون. ( همچنان زل زده )
تهیونگ: اوفففف ا/ت باید هماهنگ میکردی باهام. الان دیگه کاریه که شده.
کوک: من دارم میرم بیرون تا شیرموزم رو بخورم. اممم وای چه جذابب. ( میره بیرون و درو میبنده ولی دو دقیقه بعد برمیگرده و.... 🔞بوق بوققققققققق )
نامجون: ببین ا/ت من هیچی ندیدم هیچی. اصلا اصلا نگران نباش.
جین: سلام کن به عشقت.
ا/ت: گمشو بیروننننن.
جین: نظرت چیه. فرق سرم رو اینوری باز کنم هندسام ترم یا اونوری؟
یونگی: چیزی نیست فقط بالشتم رو جا گذاشتم.
ا/ت: فقط من ریختتو دیگه نبینم.
جیهوپ: ( بدون گفتن چیزی، سریع میره بیرون. )
جیمین: زل زده بهت و تکون نمیخوره.
ا/ت: میخوای با جارو پرتت کنم بیرون؟
جیمین: نه داشتم میرفتم بیرون. ( همچنان زل زده )
تهیونگ: اوفففف ا/ت باید هماهنگ میکردی باهام. الان دیگه کاریه که شده.
کوک: من دارم میرم بیرون تا شیرموزم رو بخورم. اممم وای چه جذابب. ( میره بیرون و درو میبنده ولی دو دقیقه بعد برمیگرده و.... 🔞بوق بوققققققققق )
۳۸.۹k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.