آخرین بوسه ۸۴
ویو ات:
یکدفعه دیدم حالم داره بد میشه بی اختیار بلند شدم و رفتم سریع تو دست شویی
خونه ی جین چون که قبلا اومده بودم میدونستم که کجاس
یکدفعه دیدم که حالم بهم
خورد
در رو بستم
تا صدا نره بیرون جونگ کوک با نگرانی اومد پیشم
و گفت:
حالت خوبه ات؟
ات:
فقط حالم بهم خورد
و گرنه حالم خوبه
جونگ کوک نفس عمیقی کشید و گفت:
وای ترسیدم که حالت خیلی بد شده باشه،
بیبی من، بریم بیرون یا اینکه حالت بازم بده؟
ات:
یکم دیگه اینجا باشیم
که ببینم حالم بهم میخوره یا نه
جونگ کوک:
باشه
همون موقع کسی در زد و با نگرانی گفت:
جونگ کوک حال ات خوبه؟
جونگ کوک در رو باز کرد دید که جی هوپ پشت دره و بعدگفت:
آره هیونگ فقط حالش بهم خورد
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
یکدفعه دیدم حالم داره بد میشه بی اختیار بلند شدم و رفتم سریع تو دست شویی
خونه ی جین چون که قبلا اومده بودم میدونستم که کجاس
یکدفعه دیدم که حالم بهم
خورد
در رو بستم
تا صدا نره بیرون جونگ کوک با نگرانی اومد پیشم
و گفت:
حالت خوبه ات؟
ات:
فقط حالم بهم خورد
و گرنه حالم خوبه
جونگ کوک نفس عمیقی کشید و گفت:
وای ترسیدم که حالت خیلی بد شده باشه،
بیبی من، بریم بیرون یا اینکه حالت بازم بده؟
ات:
یکم دیگه اینجا باشیم
که ببینم حالم بهم میخوره یا نه
جونگ کوک:
باشه
همون موقع کسی در زد و با نگرانی گفت:
جونگ کوک حال ات خوبه؟
جونگ کوک در رو باز کرد دید که جی هوپ پشت دره و بعدگفت:
آره هیونگ فقط حالش بهم خورد
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
۱۲.۰k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.