1
1
پارت اول🌑
Your name 🌙
داستان ها همیشه پایان دارن
پایان خوب یا بد بعضی ها هم معلوم نیست
اما داستان اونا از اونجایی شروع شده بود
که دختری به اسم ا.ت پرنسسی بود که نمی خواست پرنسس باشه چون یه روز قرار بود جای پدرشو بگیره درسته امروز روز تاج گذاری بود اما کسی که باید اونجا باشه نبود.....
سرباز*
پدر ا.ت&
*پ.پ...اا.... د.دش.اه
پ.پ.پرن...سس و پیدا ن.ن.نکردیم
&یعنیییییی چیییییییییییییییییی اینطوری نمیشه خودم باید دست به کار شم
پرنسس داشت توی حیاط پشتی پیش گلا پرسه میزد انگار که همچو روح سرگردان بود بغضی که داشت خیلی سخت گلوشو میسوزوند اون نمی خواست پرنسس شه چون باید از تمام رویا ها و ارزوهایی که داشت میزد و فقط به حکومت اهمیت می داد
حتی باد ها هم از دل نازک پرنسس خشمگین شدند و تبدیل به طوفان شدند
*پرنسس
ا.ت*بب.بله
*چرا اینجاید؟سریع باید برید پیش پدرتون .
*ببله "با بغض"
خب بقیش وقتی حوصله داشتم🌙🌑🙂
پارت اول🌑
Your name 🌙
داستان ها همیشه پایان دارن
پایان خوب یا بد بعضی ها هم معلوم نیست
اما داستان اونا از اونجایی شروع شده بود
که دختری به اسم ا.ت پرنسسی بود که نمی خواست پرنسس باشه چون یه روز قرار بود جای پدرشو بگیره درسته امروز روز تاج گذاری بود اما کسی که باید اونجا باشه نبود.....
سرباز*
پدر ا.ت&
*پ.پ...اا.... د.دش.اه
پ.پ.پرن...سس و پیدا ن.ن.نکردیم
&یعنیییییی چیییییییییییییییییی اینطوری نمیشه خودم باید دست به کار شم
پرنسس داشت توی حیاط پشتی پیش گلا پرسه میزد انگار که همچو روح سرگردان بود بغضی که داشت خیلی سخت گلوشو میسوزوند اون نمی خواست پرنسس شه چون باید از تمام رویا ها و ارزوهایی که داشت میزد و فقط به حکومت اهمیت می داد
حتی باد ها هم از دل نازک پرنسس خشمگین شدند و تبدیل به طوفان شدند
*پرنسس
ا.ت*بب.بله
*چرا اینجاید؟سریع باید برید پیش پدرتون .
*ببله "با بغض"
خب بقیش وقتی حوصله داشتم🌙🌑🙂
۶.۲k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.