فیک عشق بی رحم پارت ۱۰

کوک: خب لیا خانوم باید زنگ بزنی به بابات

لیا: چی بابام اصلا بهش هیچی نمیگم عوضی حالم ازت بهم میخور مردیتکه زن باز (هوی دختره خر حرف دهنت بفهمه)

کوک: هرزه من باید زنده نگه دارم البته فعلا جانگ لیا کاری میکنم مرغای آسمون به حالت گریه کنند آجوما (عربده)

آجوما: بله ارباب

کوک: به این هرزه تا هفته نه آب نه غذا نده فهمیدی اون آها میا اون بهش برسه نزار گشنه بمونه با اون کار دارم جیمین کجاست

آجوما: چشم ارباب ارباب کوچک داخل اتاق شون هستند

لیا: هوی جئون پارت میکنم فقط بفهمم یه تار مو از سره میا کم بشه(عربده)

کوک: اوف وقتی اعصبانی خیلی جذاب تر میشی میا گفت آها گفتی امروز نمیایم اینجا خیلی باهوش تیز رزنگ هستی ولی حیف یه هرزه هستی

پیش میا

میا: پارک جیمین درو باز کن کمک یکی درو باز کنه