دختر عمو و پسر عمو
پارت ۱۱
* صبح روز بعد*
صوفیا:آیی شکممم درد میکنهه
کوک: برو دوش بگیر خوب میشی!
صوفیا: نمیتونم( گریه)... خیلی..هق ..بدیی بهت هق..گفتم.. آروم پیش..هق برو
کوک: این نشون میده خوب پیش رفتم😂
صوفیا: کوکککککک..آیییی
کوک: خیلی خب اومدم*( برآید استایل بغلش کردم و بردمش حموم)
*
کوک: الان خوبی؟
صوفیا: آره خوبم
کوک:( پیشونیش رو بوسیدم) بیا لباسامون رو بپوشیم بریم صبحونه:)
صوفیا: بریم*
* صبح روز بعد*
صوفیا:آیی شکممم درد میکنهه
کوک: برو دوش بگیر خوب میشی!
صوفیا: نمیتونم( گریه)... خیلی..هق ..بدیی بهت هق..گفتم.. آروم پیش..هق برو
کوک: این نشون میده خوب پیش رفتم😂
صوفیا: کوکککککک..آیییی
کوک: خیلی خب اومدم*( برآید استایل بغلش کردم و بردمش حموم)
*
کوک: الان خوبی؟
صوفیا: آره خوبم
کوک:( پیشونیش رو بوسیدم) بیا لباسامون رو بپوشیم بریم صبحونه:)
صوفیا: بریم*
۱۲.۲k
۰۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.