فن فیک یک زندگی نسبتا عادی
فن فیک یک زندگی نسبتا عادی
پارت ۷
.
.
.
..
امروز جلسه تومانه.
وقتی به معبد رسیدیم، مایکی و دراکن و بقیه بالا پله ها وایساده بودن.
منم رفتم پیش کسایی که پایین بودن.
مایکی شروع کرد به حرف زدن: چند روز دیگه، م با گنگی به نام مبیوس دعوا میکنیم،اونا بی رحم و بی ادبن و حتی به دخترا ام رحم نمیکنن، ما باید حسابشون و بزاریم کف دستشون.
پس مبیوس اینه.
اونروز که داشتم به حرفاشون کوش میدادم، اسم مبیوس به گوشم خورده بود.
پاه چین اومد: من و په یان جفتمون شاهد بودیم که اونا یه دختر رو کتک زدن و اون دختره الان بیمارستانه .( دوزتان من چون قسمت های اولو یادم نمیاد اگه چیزی رو اشتباه نوشتم به بزرگواری خودتان بخشین:/)
په یان ام تایید کرد .
و یهو مایکی گفت: توی جلسه بعدی تاریخ دعوا رو اعلام میکنیم. حالا میخوام یه عضو متفاوت رو بهتون معرفی کنم، تاکادا، لطفا بیا بالا.
رفتم بالا.
همه خشکشون زده بود و پچ پچ میکردن.
بازم میگم اصلا فکر عاقلانه ای نبود که عضو تومان شم.
مایکی: تاکادا اولین عضو دختره تومانهههههههه.
یه بار دیگه شک کردم که جدا مایکی رئیس تومان باشه:/
بعد مایکی گفت : و راستی بخاطر مشکلاتی که تازگیا کیوماسا و دار و دستش درست کردن،کیوماسا و دا و دستش از تومان اخراج میشن!
کیوماسا با یه قیافه ترسناک اونجارو ترک کرد، جدا فکر میکنم بعدا دردسر بشه.
اون پسره تاکه میچی بدجور تو فکر بود.
فقط خدا میدونه داره به چی فکر میکنه.
بعد از جلسه همه رفتن.
فقط ناهویا و سویا و باجی مونده بودن.
بعد از چند دقیقه دوقلو ها ام رفتنو فقط منو اون اسکل مونده بودیم:/
صب کن ببینم، من امروز اصن خونه نرفتمممممم!
بدجور نگران فئودورم( قناریشه)
موقتن پایاننننن🗿🚬
پارت اول:https://wisgoon.com/pin/48225361/
پارت دوم:https://wisgoon.com/pin/48284043/
پارت سوم:https://wisgoon.com/pin/48284535/
پارت چهارم:https://wisgoon.com/pin/48329813/
پارت پنجم:https://wisgoon.com/pin/48392508/
پارت ششم:https://wisgoon.com/pin/48426533/
#یک_زندگی_نسبتا_عادی
پارت ۷
.
.
.
..
امروز جلسه تومانه.
وقتی به معبد رسیدیم، مایکی و دراکن و بقیه بالا پله ها وایساده بودن.
منم رفتم پیش کسایی که پایین بودن.
مایکی شروع کرد به حرف زدن: چند روز دیگه، م با گنگی به نام مبیوس دعوا میکنیم،اونا بی رحم و بی ادبن و حتی به دخترا ام رحم نمیکنن، ما باید حسابشون و بزاریم کف دستشون.
پس مبیوس اینه.
اونروز که داشتم به حرفاشون کوش میدادم، اسم مبیوس به گوشم خورده بود.
پاه چین اومد: من و په یان جفتمون شاهد بودیم که اونا یه دختر رو کتک زدن و اون دختره الان بیمارستانه .( دوزتان من چون قسمت های اولو یادم نمیاد اگه چیزی رو اشتباه نوشتم به بزرگواری خودتان بخشین:/)
په یان ام تایید کرد .
و یهو مایکی گفت: توی جلسه بعدی تاریخ دعوا رو اعلام میکنیم. حالا میخوام یه عضو متفاوت رو بهتون معرفی کنم، تاکادا، لطفا بیا بالا.
رفتم بالا.
همه خشکشون زده بود و پچ پچ میکردن.
بازم میگم اصلا فکر عاقلانه ای نبود که عضو تومان شم.
مایکی: تاکادا اولین عضو دختره تومانهههههههه.
یه بار دیگه شک کردم که جدا مایکی رئیس تومان باشه:/
بعد مایکی گفت : و راستی بخاطر مشکلاتی که تازگیا کیوماسا و دار و دستش درست کردن،کیوماسا و دا و دستش از تومان اخراج میشن!
کیوماسا با یه قیافه ترسناک اونجارو ترک کرد، جدا فکر میکنم بعدا دردسر بشه.
اون پسره تاکه میچی بدجور تو فکر بود.
فقط خدا میدونه داره به چی فکر میکنه.
بعد از جلسه همه رفتن.
فقط ناهویا و سویا و باجی مونده بودن.
بعد از چند دقیقه دوقلو ها ام رفتنو فقط منو اون اسکل مونده بودیم:/
صب کن ببینم، من امروز اصن خونه نرفتمممممم!
بدجور نگران فئودورم( قناریشه)
موقتن پایاننننن🗿🚬
پارت اول:https://wisgoon.com/pin/48225361/
پارت دوم:https://wisgoon.com/pin/48284043/
پارت سوم:https://wisgoon.com/pin/48284535/
پارت چهارم:https://wisgoon.com/pin/48329813/
پارت پنجم:https://wisgoon.com/pin/48392508/
پارت ششم:https://wisgoon.com/pin/48426533/
#یک_زندگی_نسبتا_عادی
۳.۲k
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.