rain of LOVE (1)
آنجل
داشتم داخل خیابون های جهنم برای خودم قدم میزدم تا اینکه به ذحنم زد برم یک بار یک بار رو پیدا کردم و داخلش نشستم و برای خودم یک نوشیدنی سفارش دادم اونجا پر از موجودات جهنمی بود داشتن نوشیدنی میخوردن قمار میکردن یا با یک نفر دیگه لاس میزدن منم یک گوشه نشسته بودم بر خلاف روز های دیگه میخواستم تنها بمونم و برای خودم باشم لباسای همیشگی و با مدلی که هرروز میام بیرون روز تا برای بی معنی شده بودن همش یا کار یا بیکار نشستن تنها خوبیش اینه که داخل هازبین هتل سعی میکنم رستگار بشم تا برم پیش خواهرم من عاشق خواهرم هستم اون بهترین دختر داخل کل جهنم بهشت و دنیای آدم هاست .
داخل فکر و خیال خودم بودم که چند تا پسر که با کت و شلوار بودن و دکمه هاشون باز بود اومدن کنارم نشستن
یکی از اونا . ببخشید میتونم وقتتون رو بگیرم جناب آنجل
آنجل . تو منو از کجا میشناسی
مرد ۱. مشا بازیگر معروفی هستید معلومه شما رو میشناسم
آنجل . خب که چی میشه بری
مرد ۲. انگار یک بیبی میخواد از دست ما فرار کنه
همشون خندیدن
مرد ۳ . آنجل نمیخوای یکم خوش بگذرونی
آنجل . اول درست صحبت کن دورم اسم منو به زبون ف.کیت نیار
مرد ۳. این بیبی خیلی عصبی و خشنه انکار باید باهاش سخت برخورد کنیم مگه نه آقایون
مرد ۴. انگار باید به زور ببریمت
مرد ۴ انجل رو روی کولش گذاشت و بردن از بار بیرون میخواستن سوار ماشین بشن که..............
اگه پارت بعدی رو میخوای بگید
بای ❤️📻🎙️
بای 🔞🩷
داشتم داخل خیابون های جهنم برای خودم قدم میزدم تا اینکه به ذحنم زد برم یک بار یک بار رو پیدا کردم و داخلش نشستم و برای خودم یک نوشیدنی سفارش دادم اونجا پر از موجودات جهنمی بود داشتن نوشیدنی میخوردن قمار میکردن یا با یک نفر دیگه لاس میزدن منم یک گوشه نشسته بودم بر خلاف روز های دیگه میخواستم تنها بمونم و برای خودم باشم لباسای همیشگی و با مدلی که هرروز میام بیرون روز تا برای بی معنی شده بودن همش یا کار یا بیکار نشستن تنها خوبیش اینه که داخل هازبین هتل سعی میکنم رستگار بشم تا برم پیش خواهرم من عاشق خواهرم هستم اون بهترین دختر داخل کل جهنم بهشت و دنیای آدم هاست .
داخل فکر و خیال خودم بودم که چند تا پسر که با کت و شلوار بودن و دکمه هاشون باز بود اومدن کنارم نشستن
یکی از اونا . ببخشید میتونم وقتتون رو بگیرم جناب آنجل
آنجل . تو منو از کجا میشناسی
مرد ۱. مشا بازیگر معروفی هستید معلومه شما رو میشناسم
آنجل . خب که چی میشه بری
مرد ۲. انگار یک بیبی میخواد از دست ما فرار کنه
همشون خندیدن
مرد ۳ . آنجل نمیخوای یکم خوش بگذرونی
آنجل . اول درست صحبت کن دورم اسم منو به زبون ف.کیت نیار
مرد ۳. این بیبی خیلی عصبی و خشنه انکار باید باهاش سخت برخورد کنیم مگه نه آقایون
مرد ۴. انگار باید به زور ببریمت
مرد ۴ انجل رو روی کولش گذاشت و بردن از بار بیرون میخواستن سوار ماشین بشن که..............
اگه پارت بعدی رو میخوای بگید
بای ❤️📻🎙️
بای 🔞🩷
۳.۷k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.