تک پارتی سوبین
تک پارتی سوبین
(ویو ا/ت)
داشتم از سرکار میومدم که سوبین رو دیدم و سریع بقلش پریدم ولی مثل همیشه نبود و باهام سرد شده بود
(ا/ت+ سوبین_)
+چیزی شده؟
_(با حواس پرتی)چی؟....نه
+اهان باشه
(ویو سوبین)
به قدری عاشق اون پسر شده بودم که دیگه ا/ت برام معنی نداشت فقط باید باهاش سرد باشم و بعد کات کنم
ا/ت که انگار ناراحت شده بود ازم خدافظی کرد و رفت
گوشیم زنگ خورد یونجون بود سرخ شدم بعد از اون بوسه ای که گذاشته بود رو لبام دیگه خجالت میکشیدم تو چشماش نگاه کنم بلخره جواب دادم
(سوبین_ یونجون×)
_الو...
×کجایی؟.....بیا از امروز باهم قرار بزاریم
شوکه شده بودم و قطع کردم ما فقط باهم همکار بودیم نمیدونستم تا این حد قراره پیش بریم
پرش به چند ساعت بعد
رسیدم خونه خسته بودم که برام از یونجون پیام اومد
(×میدونم شوکه شدی ولی فردا چطوره؟)
باید با ا/ت کات میکردم پس بهش پیام دادم
(_بنظرم بهتره از این به بعد دیگه همدیگرو نبینیم تا بیشتر از این وابسطه نشدیم)
این پیام رو بهش دادم و خوابیدم
لایک نمیکنی؟
(ویو ا/ت)
داشتم از سرکار میومدم که سوبین رو دیدم و سریع بقلش پریدم ولی مثل همیشه نبود و باهام سرد شده بود
(ا/ت+ سوبین_)
+چیزی شده؟
_(با حواس پرتی)چی؟....نه
+اهان باشه
(ویو سوبین)
به قدری عاشق اون پسر شده بودم که دیگه ا/ت برام معنی نداشت فقط باید باهاش سرد باشم و بعد کات کنم
ا/ت که انگار ناراحت شده بود ازم خدافظی کرد و رفت
گوشیم زنگ خورد یونجون بود سرخ شدم بعد از اون بوسه ای که گذاشته بود رو لبام دیگه خجالت میکشیدم تو چشماش نگاه کنم بلخره جواب دادم
(سوبین_ یونجون×)
_الو...
×کجایی؟.....بیا از امروز باهم قرار بزاریم
شوکه شده بودم و قطع کردم ما فقط باهم همکار بودیم نمیدونستم تا این حد قراره پیش بریم
پرش به چند ساعت بعد
رسیدم خونه خسته بودم که برام از یونجون پیام اومد
(×میدونم شوکه شدی ولی فردا چطوره؟)
باید با ا/ت کات میکردم پس بهش پیام دادم
(_بنظرم بهتره از این به بعد دیگه همدیگرو نبینیم تا بیشتر از این وابسطه نشدیم)
این پیام رو بهش دادم و خوابیدم
لایک نمیکنی؟
۵.۲k
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.