عشق در نفرت
p۱۸
هموز زیپمو بالا نکشیده بودم که دره حموم باز شد و تهیونگ اومد بیرون...نگاهش که بهم خورد..نیم ساعت توی شک بودیم
+جیغغغغغغغغغ
_چته کر شدممم حالا انگاری اولین باره میبینمت
+هن¿ مگه قبلا دیدیم؟؟؟
_پ ن پ کل بچه ها دیدنت اسکل وقتی پیرنتو پاره کردن
+اها اونو میگی(بغض)
÷تموم شد؟
برگشتیم سمت صدا که دیدم جیمین دم در وایساده..
+_از کی اینجایی؟؟
÷از اولش
+_اینجا چی میخوای؟؟
÷اومدم بگم خانومه کیم داره میره استخر زود باشین
زیپمو کشیدم بالا سویشرت مشکیمو بر داشتم و دوییدیم بیرون..رسیدیم استخر..خانومه کیم نگامون کرد
£دیر کردین
÷ببخشید خانومه کیم
£جیمین تو چرا معذرت خواهی میکنی؟شما دوتا تنبیه میشین برین اون گوشه
+_بله
درد بهت بخوره بمیری ایشالا گیر کنی تو اسانسور گوشیت انتن نده شارژ پولیت تموم شه تا اخر عمرت نتونی به کسی زنگ بزنی بعد اسانسور بکنه بیوفتی بمیر..
_کجایی..پنجاه بار صدات کردم
+همینجا
خانومه کیم بعد از اینکه به بچه ها اموزشارو داد اومد وایساد پیش ما (ته و میسو جلوی استخر وایسادن) دوتا سطل بزرگ تا نصفه اب کرد داد دستمو و گف بالا سرمون بگیریم
+اخ..سنگینهه
_اوماا ببخشید
£تنبیه میشی
_این دختره نزاشت سر وقت برسم
+یاا..چرا..دروغ میگی
£تنبیهت دو برابر میشه
+نه لط..
سمتش قدم برداشتم..
تا اومدم بفهمم منظورشه چی بود سنگینیه سطله دو برابر شد ..اب خالی شد رو صورت تهیونگ و زمین خیس شد لیز خوردمو افتادم تو بغل تهیونگ .. تعادلشو از دست داد و دوتامون افتادیم توی استخر که باعث شد لبامون بهم بخوره...
هموز زیپمو بالا نکشیده بودم که دره حموم باز شد و تهیونگ اومد بیرون...نگاهش که بهم خورد..نیم ساعت توی شک بودیم
+جیغغغغغغغغغ
_چته کر شدممم حالا انگاری اولین باره میبینمت
+هن¿ مگه قبلا دیدیم؟؟؟
_پ ن پ کل بچه ها دیدنت اسکل وقتی پیرنتو پاره کردن
+اها اونو میگی(بغض)
÷تموم شد؟
برگشتیم سمت صدا که دیدم جیمین دم در وایساده..
+_از کی اینجایی؟؟
÷از اولش
+_اینجا چی میخوای؟؟
÷اومدم بگم خانومه کیم داره میره استخر زود باشین
زیپمو کشیدم بالا سویشرت مشکیمو بر داشتم و دوییدیم بیرون..رسیدیم استخر..خانومه کیم نگامون کرد
£دیر کردین
÷ببخشید خانومه کیم
£جیمین تو چرا معذرت خواهی میکنی؟شما دوتا تنبیه میشین برین اون گوشه
+_بله
درد بهت بخوره بمیری ایشالا گیر کنی تو اسانسور گوشیت انتن نده شارژ پولیت تموم شه تا اخر عمرت نتونی به کسی زنگ بزنی بعد اسانسور بکنه بیوفتی بمیر..
_کجایی..پنجاه بار صدات کردم
+همینجا
خانومه کیم بعد از اینکه به بچه ها اموزشارو داد اومد وایساد پیش ما (ته و میسو جلوی استخر وایسادن) دوتا سطل بزرگ تا نصفه اب کرد داد دستمو و گف بالا سرمون بگیریم
+اخ..سنگینهه
_اوماا ببخشید
£تنبیه میشی
_این دختره نزاشت سر وقت برسم
+یاا..چرا..دروغ میگی
£تنبیهت دو برابر میشه
+نه لط..
سمتش قدم برداشتم..
تا اومدم بفهمم منظورشه چی بود سنگینیه سطله دو برابر شد ..اب خالی شد رو صورت تهیونگ و زمین خیس شد لیز خوردمو افتادم تو بغل تهیونگ .. تعادلشو از دست داد و دوتامون افتادیم توی استخر که باعث شد لبامون بهم بخوره...
۹.۴k
۱۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.