. .
. .
بگذار زمــان روی زمین بند نباشد
حافظ پی اعطای سمرقند نباشد
.
بگذارکه ابلیس دراین معرکه یک بار
مطــرود ز درگـــــاه خداوند نبــاشد
.
بگذار گنــــاه هـــوس آدم و حــــــوّا
بر گردن آن سیب که چیدند نباشد
.
مجنون به بیابان زد و لیلا... ولی ای کاش
این قصـــه همــــان قصه که گفتند نباشد
.
ای کاش عذاب نرسیدن به نگاهت
آن وعده ی نادیده کـه دادند نباشد...!
.
یک بار تـــو درقصــه ی پرپیـــچ و خــم ما
آن کس که مسافر شد و دل کند نباشد
.
آشوب، همان حس غریبی ست که دارم
وقتی که بــه لب های تو لبخند نباشد
.
در تک تک رگهای تنم عشق تو جاریست
در تک تک رگهای تـــو هر چند نباشد!
.
من می روم و هیچ مهم نیست که یک عمر
زنجـــــیر نگـــاه تـــــو کـــــه پابند نباشد
.
وقتی که قرار است کنار تو نباشم
بگذار زمـــان روی زمین بند نباشد...
.
.
.
#رویا_باقری
بگذار زمــان روی زمین بند نباشد
حافظ پی اعطای سمرقند نباشد
.
بگذارکه ابلیس دراین معرکه یک بار
مطــرود ز درگـــــاه خداوند نبــاشد
.
بگذار گنــــاه هـــوس آدم و حــــــوّا
بر گردن آن سیب که چیدند نباشد
.
مجنون به بیابان زد و لیلا... ولی ای کاش
این قصـــه همــــان قصه که گفتند نباشد
.
ای کاش عذاب نرسیدن به نگاهت
آن وعده ی نادیده کـه دادند نباشد...!
.
یک بار تـــو درقصــه ی پرپیـــچ و خــم ما
آن کس که مسافر شد و دل کند نباشد
.
آشوب، همان حس غریبی ست که دارم
وقتی که بــه لب های تو لبخند نباشد
.
در تک تک رگهای تنم عشق تو جاریست
در تک تک رگهای تـــو هر چند نباشد!
.
من می روم و هیچ مهم نیست که یک عمر
زنجـــــیر نگـــاه تـــــو کـــــه پابند نباشد
.
وقتی که قرار است کنار تو نباشم
بگذار زمـــان روی زمین بند نباشد...
.
.
.
#رویا_باقری
۳.۶k
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.