کنسرت عشق
پارت_یک
جنی: باشه بابا ناراحت نشو
لیسا: یااااااا
ویو کوک 🐬
امروز کنسرت داشتیم و واقعا خسته بودم کله دیروزه داشتم توی یوتویوب میچرخیدم و اصلن نخوابیده بودم برای اولین بار میکاپم خیی زیاد بود بخاطره اینکه کم خوابیده بودم زیره چشام گود افتاده بود بعد انتخواب یه کت شلوار راحت از اتاق ارتیست بیرون اومدم هواسم به اسم هایی که روی درا زده بودن خورد سرمو برگردوندم اسمه لیسا رو داشت همون لحظه لیسا محکم باهام برخورد کرد ( بقیشو میدوین) ادامه کیوتیه اگر خوابم نمیومد خوش اخلاق تر بودم از خونه ی ارتیست خارج شدم و سمته ون رفتم
تهیونگ: هیونگ کجا بودی
کوک: کار داشتم ته گیر نده
تهیونگ: باشه بابا بی اعصاب
کوک: سرمو روی شیشه ی ون گذاشتم و به بیرون نگاه میکردم ستاره بودن اونقدر ها هم خوب نیست میدونین چرا نمیتونی اینه یه آدم توی خیابون ها قدم بزنی نمیتونی با دختری که دوسش داری باشی ولی خوب خوبی های خودش هم داره
راننده: رسدیم پسرا
جین: ممنون اجوشی
راننده: خواهش پسرم
جین: لبخنده
کوک: با بی حوصلگی وارده اسانسور شدم چرا این طوری شدم مننننن بخاطره نخوابیدن
جیمین: کوک کوککککک کجاییی ( داد)
کوک: اوا بخشید هواسم پرت شد
جین: بیابن دیگههه
کوکمین: اومدیمممم
ویو جنی 🦢
بعد ظبته آهنگ سواره ون شدیم جیسو تبقه معمول داشت گیم میزد رزی داشت زیره لب اهنگ میخوند لیسا هم داشت به بیرون نگاه میکرد
راننده: رسیدین دخترا
جنی: ممنونم اجوما
راننده: خواهش دخترم
جنی: دستی تکون دادم و از ون پیاده شدم بچها سمته اتاقاشون رفتن منم رفتم ساعت های ۵ هم تمرین رقص داشتیم
بلند گو: گروه بلک پینک لطفا به دفتره مدیر
جنی: هااا
ویو جیسو 🕊
سرم توی گوشیم بود و داشتم گیم میزدم با صدای بلند گو به خودم اومدم پوفی کشیدم و سرو وضمو درست کردم و با دخترا سمته اتاق رئیس وای جی رفتیم
رئیس: خوب بچها همان طور که خودتون میدونید شما رطبه ی یک بهترین فندوم گرل کیپاپین درسته
دخترا: بله درسته
رئیس: امکان داره با گفتن این حرفم بسیار شوکه شین ولی میگم شما قراره به یه سفر برین این سفر برای ربطه های بهترین فندوم پسر و بهترین فندومه دختره فندوم دختر شمتیین وای فندوم پسر بی تی اس هستش مخالفتیم نیست
رزی: ا..اما
رئیس: فردا ساعته ۱۰ صبح پرواز دارین مرخصین
جیسو: ایششس فکر کرده کیههه
با خودم قر میزدم که به اتاقم رسدیم خودمو روی تخت پرت کردم
ویو جیمین 🐨
بعد از کنسرت همه خسته رفتیم سمته کپانی رفتیم سمته اتاقامون روی تخت ولو شدم
بلند گو: گروه بی تی اس به اتاق مدیر ( بی تی اس هم رفت همونارو گفتن اومدن )
جنی: باشه بابا ناراحت نشو
لیسا: یااااااا
ویو کوک 🐬
امروز کنسرت داشتیم و واقعا خسته بودم کله دیروزه داشتم توی یوتویوب میچرخیدم و اصلن نخوابیده بودم برای اولین بار میکاپم خیی زیاد بود بخاطره اینکه کم خوابیده بودم زیره چشام گود افتاده بود بعد انتخواب یه کت شلوار راحت از اتاق ارتیست بیرون اومدم هواسم به اسم هایی که روی درا زده بودن خورد سرمو برگردوندم اسمه لیسا رو داشت همون لحظه لیسا محکم باهام برخورد کرد ( بقیشو میدوین) ادامه کیوتیه اگر خوابم نمیومد خوش اخلاق تر بودم از خونه ی ارتیست خارج شدم و سمته ون رفتم
تهیونگ: هیونگ کجا بودی
کوک: کار داشتم ته گیر نده
تهیونگ: باشه بابا بی اعصاب
کوک: سرمو روی شیشه ی ون گذاشتم و به بیرون نگاه میکردم ستاره بودن اونقدر ها هم خوب نیست میدونین چرا نمیتونی اینه یه آدم توی خیابون ها قدم بزنی نمیتونی با دختری که دوسش داری باشی ولی خوب خوبی های خودش هم داره
راننده: رسدیم پسرا
جین: ممنون اجوشی
راننده: خواهش پسرم
جین: لبخنده
کوک: با بی حوصلگی وارده اسانسور شدم چرا این طوری شدم مننننن بخاطره نخوابیدن
جیمین: کوک کوککککک کجاییی ( داد)
کوک: اوا بخشید هواسم پرت شد
جین: بیابن دیگههه
کوکمین: اومدیمممم
ویو جنی 🦢
بعد ظبته آهنگ سواره ون شدیم جیسو تبقه معمول داشت گیم میزد رزی داشت زیره لب اهنگ میخوند لیسا هم داشت به بیرون نگاه میکرد
راننده: رسیدین دخترا
جنی: ممنونم اجوما
راننده: خواهش دخترم
جنی: دستی تکون دادم و از ون پیاده شدم بچها سمته اتاقاشون رفتن منم رفتم ساعت های ۵ هم تمرین رقص داشتیم
بلند گو: گروه بلک پینک لطفا به دفتره مدیر
جنی: هااا
ویو جیسو 🕊
سرم توی گوشیم بود و داشتم گیم میزدم با صدای بلند گو به خودم اومدم پوفی کشیدم و سرو وضمو درست کردم و با دخترا سمته اتاق رئیس وای جی رفتیم
رئیس: خوب بچها همان طور که خودتون میدونید شما رطبه ی یک بهترین فندوم گرل کیپاپین درسته
دخترا: بله درسته
رئیس: امکان داره با گفتن این حرفم بسیار شوکه شین ولی میگم شما قراره به یه سفر برین این سفر برای ربطه های بهترین فندوم پسر و بهترین فندومه دختره فندوم دختر شمتیین وای فندوم پسر بی تی اس هستش مخالفتیم نیست
رزی: ا..اما
رئیس: فردا ساعته ۱۰ صبح پرواز دارین مرخصین
جیسو: ایششس فکر کرده کیههه
با خودم قر میزدم که به اتاقم رسدیم خودمو روی تخت پرت کردم
ویو جیمین 🐨
بعد از کنسرت همه خسته رفتیم سمته کپانی رفتیم سمته اتاقامون روی تخت ولو شدم
بلند گو: گروه بی تی اس به اتاق مدیر ( بی تی اس هم رفت همونارو گفتن اومدن )
۴.۴k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.