پارت ۲۰ من خیانت نکردم
من خیانت نکردم
فصل ۲
پارت ۲۰
کوک: پول بیمارستان رو پرداخت کردم رفتم سمت داهیون
کوک: داهیون ، ات کجاست ؟
داهیون: اونجاست تو اتاق مین جه هستش
کوک: باشه ممنون
رفتم تو اتاق ات داشت گریه میکرد
کوک: ات چرا گریه میکنی ؟
ات : کوک .....
من مادر خوبی برا بچه هات نبودم
کوک: این چه حرفیه میزنی ات معلومه تو بهترین مادر دنیایی
ات: آخه نگاه کن چه بلایی سر بچم اومده
کوک: ات این تقصیر تو نبود یه تصادف بود
ات ویو :
داشتم با کوک حرف میزدم که متوجه شدم چشماش داره تکون میخوره
ات: جونگ کوک جونگ کوک
کوک:ها ..یعنی بله؟
ات:مین جه دستش روتکون میده
کوک :ناموصا؟
ات :اره
ببین
مین جه : م...ا..مان
ات: جانم دخترم حالت چطوره
پرستار
پرستار
پرستار : بله
ات: دکتر رو خبر کنید دخترن به هوش اومده
پرستار : چشم
مین جه : مامانی این آقاهه کیه ؟
ات : هیچی دخترم ایشون یکی از همکار هام هستن
کوک: خوشبختم بانوی زیبا
مین جه : منم همینطور
تق تق تق
دکتر :میشه بیام تو
ات: بله
دکتر : سلام خانم جئون مین جی بریم برای معاینه
کوک: وقتی دکتر گفت جئون مین جی فهمیدم ات فامیل بچه ها رو عوض نکرده خر ذوق شدمممم
دکتر : باید تحت مراقبت باشن ولی بهترن میتونید مرخص بشید
ات : ممنونم آقای دکتر
دکتر : خواهش میکنم وظیفه ام بود
و رفت
کوک: ات تو همین جا بشین من میرم کار های ترخیص رو انجام بدم بعد بریم
ات: باشه
و ات سرگرم ناز کردن سر دخترش شد
کوک: رفتم کار های ترخیص رو انجام دادم رفتم پیش ات داشت سر مین جی رو ناز میکرد واقعا اون بچه هامون رو دوست داره ...
#بی تی اس #فیک #جونگ کوک
فصل ۲
پارت ۲۰
کوک: پول بیمارستان رو پرداخت کردم رفتم سمت داهیون
کوک: داهیون ، ات کجاست ؟
داهیون: اونجاست تو اتاق مین جه هستش
کوک: باشه ممنون
رفتم تو اتاق ات داشت گریه میکرد
کوک: ات چرا گریه میکنی ؟
ات : کوک .....
من مادر خوبی برا بچه هات نبودم
کوک: این چه حرفیه میزنی ات معلومه تو بهترین مادر دنیایی
ات: آخه نگاه کن چه بلایی سر بچم اومده
کوک: ات این تقصیر تو نبود یه تصادف بود
ات ویو :
داشتم با کوک حرف میزدم که متوجه شدم چشماش داره تکون میخوره
ات: جونگ کوک جونگ کوک
کوک:ها ..یعنی بله؟
ات:مین جه دستش روتکون میده
کوک :ناموصا؟
ات :اره
ببین
مین جه : م...ا..مان
ات: جانم دخترم حالت چطوره
پرستار
پرستار
پرستار : بله
ات: دکتر رو خبر کنید دخترن به هوش اومده
پرستار : چشم
مین جه : مامانی این آقاهه کیه ؟
ات : هیچی دخترم ایشون یکی از همکار هام هستن
کوک: خوشبختم بانوی زیبا
مین جه : منم همینطور
تق تق تق
دکتر :میشه بیام تو
ات: بله
دکتر : سلام خانم جئون مین جی بریم برای معاینه
کوک: وقتی دکتر گفت جئون مین جی فهمیدم ات فامیل بچه ها رو عوض نکرده خر ذوق شدمممم
دکتر : باید تحت مراقبت باشن ولی بهترن میتونید مرخص بشید
ات : ممنونم آقای دکتر
دکتر : خواهش میکنم وظیفه ام بود
و رفت
کوک: ات تو همین جا بشین من میرم کار های ترخیص رو انجام بدم بعد بریم
ات: باشه
و ات سرگرم ناز کردن سر دخترش شد
کوک: رفتم کار های ترخیص رو انجام دادم رفتم پیش ات داشت سر مین جی رو ناز میکرد واقعا اون بچه هامون رو دوست داره ...
#بی تی اس #فیک #جونگ کوک
۴۳.۵k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.