وقتی داشتم آهنگ گوش میدادم بخش دوم part 1

آنچه در بخش اول گذشت :
هنوز درو نبسته بود گریش گرفت
درو باز کردم و دیدم جیمین داره روبه آیینه روشویی
گریه میکنه
ا/ت : جیمین چیشده ؟؟ چرا داری گریه میکنی
جیمین :"باصورت سیاه و گریون نگاهم کرد"راستش......

بخش دوم :

جیمین : اصلا الان اعضا شک میکنن باید بریم

جونگ کوک :
چراباید جیمین بره دستشویی بعد ا/ت هم پشت سرش را بیوفته بره
این غزیه خیلی عجیب بود . کمکم بهشون شک کردم

" ذهن جونگ کوک "
برو
نرو
برو
نرو
برو
نرو
.....

جونگ کوک :
تاپاشدم که برم جیمین اومد بیرون .
بعد ۳.۴ دیقه ا/ت اومد.
شاید شکم الکی بود

ا/ت :
جونگ کوک همش با نگاهش من میترسوند

" ذهن ا/ت "
یاخدااا یعنی میخواد چیکار کنه که اینطوری
منو نگاه میکنه ؟

ا/ت: بعد خوردن غذا وقتی داشتیم میرفتیم بیرون
جمین یواشکی دستمو گرفت به هش نگاه کردم.

جیمین : جمعه ساعت ۶:۳۰ کافه 총ㅓ힗 میخوام باهات حرف بزنم .
ا/ت: ببباشه

ا/ت:
رفتیم توی ماشین .

جونگ کوک: توی دستشویی اتفاقی افتاده بود که
باید شما دو تا باهم برین ؟ "😤"
ا/ت: من که نمیتونم اختیار زمان حذف معده
رو کنترل کنم این اتفاق یهویی چرا ماباید باهم بریم
اونم تو دستشویی😶
جونگ کوک : باشه بیبی من باور میکنم بازم شکستم
دادی ☺😅