چند پارتی عشق جنگلی
پارت آخر
* عصر*
ا/ت: برگردیم...دیگه شب داره میشه..ناهارم دیر خوردیم
نامی: بریم!
***
ا/ت: گم شدیم؟:(
نامی: فک کنم😂
ا/ت: به به😂
**
ا/ت: آهاییییی... ببخشید..ما گم شدیم( یه مرد دیدم)
جنگلبان: سکونتگاه تون کجاست؟
نامی:*%$$@#'
جنگلبان: بفرمایید راهنماییتون کنم!
**
نامی: مرسی
جنگلبان: خواهش میکنم
ا/ت: (پریدم رو تخت ).. آخیششش خسته شدم!
نامی: بیا خستگیت رو دربیارم!
ا/ت:چطو...
نامی: ( بوسیدمش)
.
.
.
* عصر*
ا/ت: برگردیم...دیگه شب داره میشه..ناهارم دیر خوردیم
نامی: بریم!
***
ا/ت: گم شدیم؟:(
نامی: فک کنم😂
ا/ت: به به😂
**
ا/ت: آهاییییی... ببخشید..ما گم شدیم( یه مرد دیدم)
جنگلبان: سکونتگاه تون کجاست؟
نامی:*%$$@#'
جنگلبان: بفرمایید راهنماییتون کنم!
**
نامی: مرسی
جنگلبان: خواهش میکنم
ا/ت: (پریدم رو تخت ).. آخیششش خسته شدم!
نامی: بیا خستگیت رو دربیارم!
ا/ت:چطو...
نامی: ( بوسیدمش)
.
.
.
۱۱.۰k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.