دزیره
پارت ۱۳
*
یونا: چشمامو باز کردم* درد میکنهه.. شکمم آیی ( بغض)
ته:( دستامو زیر گردن و پاهاش گرفتم و بلندش کردم) فک کنم به یه حموم دونفره نیاز داریم مادمازل
یونا: هومم😖..
ته: الان بهتر میشی چاگی :)
****
یونا: بیبی؟.. بیا صبحونهه
ته: اومدممم (ادمین: اینجا ته رئیس به شرکتیه دیگه)
**
ته: عشقم میشه کراواتمو ببینی
یونا: آره فدات شمم بیا ببندم*
ته: خداحافظظ
یونا: باییی
ته: راستی برگشتم آماده شو بریم ماه عسل😉
*
یونا: چشمامو باز کردم* درد میکنهه.. شکمم آیی ( بغض)
ته:( دستامو زیر گردن و پاهاش گرفتم و بلندش کردم) فک کنم به یه حموم دونفره نیاز داریم مادمازل
یونا: هومم😖..
ته: الان بهتر میشی چاگی :)
****
یونا: بیبی؟.. بیا صبحونهه
ته: اومدممم (ادمین: اینجا ته رئیس به شرکتیه دیگه)
**
ته: عشقم میشه کراواتمو ببینی
یونا: آره فدات شمم بیا ببندم*
ته: خداحافظظ
یونا: باییی
ته: راستی برگشتم آماده شو بریم ماه عسل😉
۹.۳k
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.