تکپارتی(درخواستی)P۲ و آخر

#تک_پارتی #تکپارتی
#درخواستی
#جیمین

&۲

÷این چندمین قولته جیمین..؟این چندمین قولته ها*داد*
یه قدم دیگه عقب رفتی و اینبار باعث شدی چندین بار پشت سر هم با شونه اش به در ضد سرقت(درایی که نمیشکنن!)ضربه محکمی بزنه و محکم نیز پخش زمین بشه!
ار تلاشاش برای متوقف کردن از کارت خنده کوتاهی کرده و به چهره اش که آب چشاش خیسش کرده و التماس وار بهت خیره شده بود زل زدی..
÷جیمین هر چیزی که بین ما بود تموم شده..عشقمون که دیر شروع شدو زود اتمام یافت!
*جیمین زود از رو زمین بلند شدو خودشو به پشت در شیشه ای بالکن رسوند و دوباره التماس آور اینبار بیشتر از قبلی بهت خیره شد!
 ×ا.ت خواهش میکنم..درو باز کن!
÷جیمین من هنوزم عاشقتم و میخوام قبل اینکه این حس نفرت جایگزین عشقم نسبت بهت بشه با این حس عشقم نسبت بهت خودمو خلاص میکنم!
جیمین با فهمیدن منظورت پشت پنجره همراه با گریه داد زد:اشتباه کردم ا.ت..خواهش میکنم کاری نکن و بیا پیشم..التماست میکنم یه شانس دیگه بهم بده لطفا ا.تتت لطفااا!

با خنده تلخی چشاتو بستی و با ریختن آخرین اشک از چشات قدمی به پشتت برداشته و مردتو با داد و گریه و پشیمونی تنها گذاشتی!

The end . . .