فیک کوک💔
ادامهpt22
ویو ا.ت
ا.ت: اگرم برگردم نمیخوام چشمم به چشمت بیوفته چون حالم ازت به هم میخوره
راهم رو کشیدم و از گیت رد شدم اشک میریختم چطور میتونستم با این عذاب وجدان که قلب معشوقه ام رو شکستم و ترکش کردم کنار بیام وقتی که سوار هواپیما شدم متوجه ی جواب پیام یونگی شدم قطره های اشکم میریخت روی گوشی
(یونگی: اگر داری میری لطفا دیگه هیچوقت برنگرد چون بیشتر میشکنه)
(ا.ت: میدونم بهت قول میدم هیچوقت برنمیگردم)
گوشی رو خاموش کردم و تموم خط هام رو مسدود کردم
ویو کوک
اون داشت راست میگفت به خودم لعنت میفرستادم که چرا دوباره عاشق شدم چرا اجازه دادم دوباره کسی وارد این قلب لعنتیم بشه میدونستم که باید اون دیوار دفاعی رو قوی نگه دارم و مانع از ورود کسی بهش بشم این تقصیر خودم بود رفتم عمارت و به همه مرخصی دادم حالم خیلی خراب بودش طوریکه هیچکس نباید الان نزدیکم میشد
میدونستم درست میشه ولی زمان میخواد
پایان پارت 22
خودم عر زدم😟
شرطا ۱۰ تا لایک ۷ تا کامنت تا نرسه نمیزارم😑به منم انرژی بدین دیگه
ویو ا.ت
ا.ت: اگرم برگردم نمیخوام چشمم به چشمت بیوفته چون حالم ازت به هم میخوره
راهم رو کشیدم و از گیت رد شدم اشک میریختم چطور میتونستم با این عذاب وجدان که قلب معشوقه ام رو شکستم و ترکش کردم کنار بیام وقتی که سوار هواپیما شدم متوجه ی جواب پیام یونگی شدم قطره های اشکم میریخت روی گوشی
(یونگی: اگر داری میری لطفا دیگه هیچوقت برنگرد چون بیشتر میشکنه)
(ا.ت: میدونم بهت قول میدم هیچوقت برنمیگردم)
گوشی رو خاموش کردم و تموم خط هام رو مسدود کردم
ویو کوک
اون داشت راست میگفت به خودم لعنت میفرستادم که چرا دوباره عاشق شدم چرا اجازه دادم دوباره کسی وارد این قلب لعنتیم بشه میدونستم که باید اون دیوار دفاعی رو قوی نگه دارم و مانع از ورود کسی بهش بشم این تقصیر خودم بود رفتم عمارت و به همه مرخصی دادم حالم خیلی خراب بودش طوریکه هیچکس نباید الان نزدیکم میشد
میدونستم درست میشه ولی زمان میخواد
پایان پارت 22
خودم عر زدم😟
شرطا ۱۰ تا لایک ۷ تا کامنت تا نرسه نمیزارم😑به منم انرژی بدین دیگه
۳.۵k
۲۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.