چند پارتی عشق جنگلی
پارت ۱
نامی: ا/ت پاشو.. پاشو..دلم میخواد برم خونه جنگلی...
ا/ت: چی؟.. الان؟.. دیونه شدی؟..ساعت ۹ شبه!
نامی: آجوما گفتم که لباسامونو بزاره!.. پاشو!
ا/ت: هووفف باشه*
*صبح*
ا/ت: (کتف های بزرگ نامجون رو حس میکردم..از پشت بغلم کرده بود!..) اوممممم صبج بخیر.. کجایم؟
نامی: صبح بخیر... :/ ....آلزایمر گرفتی؟... اومدیم جنگل دیگه!
ا/ت:( از شدت ذوق بلند شدم).. واقعا؟
نامی: نه به دیروزت.. نه به الانت!😐..اهوم
ا/ت: (پرده هارو کشیدم*.. همه جا سبز بود...عاشق این وایبم) به به دوباره اومدیم
نامی:😂.. خب بریم صبحونه بخوریم!
ا/ت: آره..گشنمه بریم*
**
نامی: نظرت چیه بریم پیاده روی؟
ا/ت: گرگ یا خرس نیاد؟
نامی: مثل اینکه اینجا جنگلبان داره ها..درضمن این منطقه مال خودمونه!
ا/ت: اووو..پس بریم*
نامی: ا/ت پاشو.. پاشو..دلم میخواد برم خونه جنگلی...
ا/ت: چی؟.. الان؟.. دیونه شدی؟..ساعت ۹ شبه!
نامی: آجوما گفتم که لباسامونو بزاره!.. پاشو!
ا/ت: هووفف باشه*
*صبح*
ا/ت: (کتف های بزرگ نامجون رو حس میکردم..از پشت بغلم کرده بود!..) اوممممم صبج بخیر.. کجایم؟
نامی: صبح بخیر... :/ ....آلزایمر گرفتی؟... اومدیم جنگل دیگه!
ا/ت:( از شدت ذوق بلند شدم).. واقعا؟
نامی: نه به دیروزت.. نه به الانت!😐..اهوم
ا/ت: (پرده هارو کشیدم*.. همه جا سبز بود...عاشق این وایبم) به به دوباره اومدیم
نامی:😂.. خب بریم صبحونه بخوریم!
ا/ت: آره..گشنمه بریم*
**
نامی: نظرت چیه بریم پیاده روی؟
ا/ت: گرگ یا خرس نیاد؟
نامی: مثل اینکه اینجا جنگلبان داره ها..درضمن این منطقه مال خودمونه!
ا/ت: اووو..پس بریم*
۱۳.۸k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.