《دستان سرد معشوقه ی زیبای من》
《دستان سرد معشوقهی زیبای من》
ادامه پارت ۳
خانومه:اون تتو خیلی توی دیده باید کا....
سریع پریدم وسط حرفش
-من خیلیم باهاش راحتم به خواسته خودم زدم کاورشم نمیکنم باید باهام کنار بیاین
زنه به طرز عجیبی ساکت شد البته همه ساکت شدن
خانومه:اهم اهم بریم سر اصل مطلب شماها باید از بین اینا لباستون رو انتخاب کنید بپوشید و گرم کنید تا نوبتتون برسه و هیچگونه سروصدای اضافی نباشه
همه:بله
ویو راوی:
خب بعد از اون همشون لباساشون رو عوض کردن لباسا یکم جذب بود برای اینکه بتونن به طور کامل انجام حرکات رو زیر نظر داشته باشن بعد از اینکه همشون گرم کردن یکی یکی رفتن هرکدوم میومدن بیرون از ذوق اینکه سوبین و نامجون رو دیدن روبه مرگ بودن و بالاخره نوبت سلنا رسید....
ادامه پارت ۳
خانومه:اون تتو خیلی توی دیده باید کا....
سریع پریدم وسط حرفش
-من خیلیم باهاش راحتم به خواسته خودم زدم کاورشم نمیکنم باید باهام کنار بیاین
زنه به طرز عجیبی ساکت شد البته همه ساکت شدن
خانومه:اهم اهم بریم سر اصل مطلب شماها باید از بین اینا لباستون رو انتخاب کنید بپوشید و گرم کنید تا نوبتتون برسه و هیچگونه سروصدای اضافی نباشه
همه:بله
ویو راوی:
خب بعد از اون همشون لباساشون رو عوض کردن لباسا یکم جذب بود برای اینکه بتونن به طور کامل انجام حرکات رو زیر نظر داشته باشن بعد از اینکه همشون گرم کردن یکی یکی رفتن هرکدوم میومدن بیرون از ذوق اینکه سوبین و نامجون رو دیدن روبه مرگ بودن و بالاخره نوبت سلنا رسید....
۲.۴k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.