قلب بنفش 💜 part :۵
دم در وایستادم کوک هنوز توی فنساین بود داشت با دوستش حرف میزد منتظر کوک بودم
کوک ویو: میخواستم برم پیش ا.ت که یکی از بادیگارد ها گفت که نمیتونم برم و باید برگردم به کمپانی با بچه ها خیلی دوست داشتم ببینمش باز اما نشد کاش شمارشو میگرفتم .
ا.ت ویو :
خیلی منتظرش شدم اما نیومد خیلی ناراحت شدم گریم گرفته بود ماریا رو رد کردم بره خودم زنگ زدم به بادیگاردم گفتم ماشینمون بیاره سوار ماشینم شدم گفتم بادیگاردم برگرده رفتم خونه مجردیم بالاشهر سئول بود آدم های معروف بیشتر اونجا خونه داشتن نمیدونم چرا گریم گرفته بود از اینکه نیومده بود البته یه آدم معروف بین اونهمه طرفدار نمیاد به من اهمیت بده که رفتم با گریه خوابیدم .
کوک ویو :
خیلی دوست داشتم دوباره ببینمش یعنی با خودش چه فکری کرده که من نیومدم نکنه رفته خونه یا شایدم هنوز اونجاست یا شایدم اصلا اونا نموند از اول رفت یه نکنه
ته :کوککککک باتوعمممم
_ها... چیشدع
جیمین:سه ساعته داریم صدات میکنیم میکنیم به چی فکر میکنی ؟
نامی :حالت خوبه ؟
_اوه آره خوبم یکم فکرم مشغوله
جین :چیزی شده
_(قضیه رو توضیح میده )
جیهوپ :اوووو پسرمون عاشق شدهه
شوگا :من نگفتم اول از همه کوک ازدواج میکنه هی شما گفتین نه
_چی میگی هیونگ حتی الان نمیدونم کجاس
جیمین : سیندرلا هم همینجوری بود وقتی پرنس داشت دنبالش میرفت گمش کرد و تنها چیزی که از اون باقی موند کفشش برای پرنس بود اما بعدش با خوبی و خوشی ازدواج کردن 😂
همه ی اعضا :🤣
_یاااا هیونگ نشستی کارتون دیزنی برای من تعریف میکنی ؟😂
جیهوپ :من کاملا موافقم دقیقا مثل سیندرلاست
_باز سیندرلا یه کفش جا گذاشت اون چی گذاشت
ته:اونم اسم و فامیلیشو جا گذاشت میتونی هم پیج اینستا شو پیدا کنی هم آدم معروفیه شاید از اسمش فهمیدیم کجاست
نامی:ماهم کمکت میکنیم مگه نه بچه ها ؟
اعضا :آره ماهم کمکت میکنیم
_مرسی ☺️من میرم بخوابم شب خش
همه ی اعضا :شب خش
حمایت پلیز 🤍💜
کوک ویو: میخواستم برم پیش ا.ت که یکی از بادیگارد ها گفت که نمیتونم برم و باید برگردم به کمپانی با بچه ها خیلی دوست داشتم ببینمش باز اما نشد کاش شمارشو میگرفتم .
ا.ت ویو :
خیلی منتظرش شدم اما نیومد خیلی ناراحت شدم گریم گرفته بود ماریا رو رد کردم بره خودم زنگ زدم به بادیگاردم گفتم ماشینمون بیاره سوار ماشینم شدم گفتم بادیگاردم برگرده رفتم خونه مجردیم بالاشهر سئول بود آدم های معروف بیشتر اونجا خونه داشتن نمیدونم چرا گریم گرفته بود از اینکه نیومده بود البته یه آدم معروف بین اونهمه طرفدار نمیاد به من اهمیت بده که رفتم با گریه خوابیدم .
کوک ویو :
خیلی دوست داشتم دوباره ببینمش یعنی با خودش چه فکری کرده که من نیومدم نکنه رفته خونه یا شایدم هنوز اونجاست یا شایدم اصلا اونا نموند از اول رفت یه نکنه
ته :کوککککک باتوعمممم
_ها... چیشدع
جیمین:سه ساعته داریم صدات میکنیم میکنیم به چی فکر میکنی ؟
نامی :حالت خوبه ؟
_اوه آره خوبم یکم فکرم مشغوله
جین :چیزی شده
_(قضیه رو توضیح میده )
جیهوپ :اوووو پسرمون عاشق شدهه
شوگا :من نگفتم اول از همه کوک ازدواج میکنه هی شما گفتین نه
_چی میگی هیونگ حتی الان نمیدونم کجاس
جیمین : سیندرلا هم همینجوری بود وقتی پرنس داشت دنبالش میرفت گمش کرد و تنها چیزی که از اون باقی موند کفشش برای پرنس بود اما بعدش با خوبی و خوشی ازدواج کردن 😂
همه ی اعضا :🤣
_یاااا هیونگ نشستی کارتون دیزنی برای من تعریف میکنی ؟😂
جیهوپ :من کاملا موافقم دقیقا مثل سیندرلاست
_باز سیندرلا یه کفش جا گذاشت اون چی گذاشت
ته:اونم اسم و فامیلیشو جا گذاشت میتونی هم پیج اینستا شو پیدا کنی هم آدم معروفیه شاید از اسمش فهمیدیم کجاست
نامی:ماهم کمکت میکنیم مگه نه بچه ها ؟
اعضا :آره ماهم کمکت میکنیم
_مرسی ☺️من میرم بخوابم شب خش
همه ی اعضا :شب خش
حمایت پلیز 🤍💜
۱۰.۵k
۰۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.