PART 15
♡My Wrong♡
پارت ۱۵
_ این خوبه جیمین (روبه ا/ت )
■ اوه عالیه خوش هیکل خوش چهره اوف
( ا/ت آرم گفت )
+ زهر مار انگار دختر ندیده
_ چیزی گفتی
+ نه
_ خوبه
(جونگکوک روبه تهیونگ )
_ تهیونگ بیارش
× چشم
+ کجا
× بیا بریم میفهمی
+ باشه
وبوی ا/ت
ا ت توی زهنش : من که زندگیم رو باختم هرکی به یه روشی بهم ضربه میزنه دیگه به لیا هم امیدی نیست خیلی زمان گذشته اما هیچ کاری نکرده ۲ ماه کم نیست به خواطر هیچی خدمتکاری کنی 🥺
ولی استرس دارم کاری باهام نکن
(جونگکوک رفت سمت اوتاقش و تهیونگ ا/ت پشت سر جونگکوک میرن و جیمین هم پشت سر این دوتا
جونگکوک میره رو صندلی میشینه و به تهیونگ میگه:
_ درو بلند تهیونگ
× باشه
× کجا کجا
(جیمین هم میخواد بیاد تو )
■ منم میخوام باشم
×نمیشه
■ اِ اِ اِ من نظرش رو دادم
× خوب دستت درد نکنه حالا برو
■می خوام ببینم
×دیدنی ها تموم شده برو
_ دعوا نکنید جیمین تو هم برو بزار به کارم برسم خستم
■ باشه ( با نارحتی )
×آفرین ( خنده )
■( زبون در میاره )
_ خب اسمت رو بگو
( روبه ا/ت )
+ کی من
_ جز تو کسی تو اتاقه
+ آره اون ( روبه تهیونگ )
_ ای خدا من زورم خودتی
+ اسمم ا/ت هست
_وسنت
+۲۴سال
(جونگکوک یه نگاهی به تهیونگ میندازه چون با جونگکوک هم سنن )
خوب ا/ت تهیونگ برات توضیح میدهچرا اینجا اودمت
× تو باید نقش دوس دوختر ارباب رو بازی کنی
+ چی
_ کامل مثل آدم بگو
× باشه ( ازون خنده باحالاش )
× خب ببین ( مثلا توضیح داد )
+ م
_____________________________________
چطور شد ؟
پارت ۱۵
_ این خوبه جیمین (روبه ا/ت )
■ اوه عالیه خوش هیکل خوش چهره اوف
( ا/ت آرم گفت )
+ زهر مار انگار دختر ندیده
_ چیزی گفتی
+ نه
_ خوبه
(جونگکوک روبه تهیونگ )
_ تهیونگ بیارش
× چشم
+ کجا
× بیا بریم میفهمی
+ باشه
وبوی ا/ت
ا ت توی زهنش : من که زندگیم رو باختم هرکی به یه روشی بهم ضربه میزنه دیگه به لیا هم امیدی نیست خیلی زمان گذشته اما هیچ کاری نکرده ۲ ماه کم نیست به خواطر هیچی خدمتکاری کنی 🥺
ولی استرس دارم کاری باهام نکن
(جونگکوک رفت سمت اوتاقش و تهیونگ ا/ت پشت سر جونگکوک میرن و جیمین هم پشت سر این دوتا
جونگکوک میره رو صندلی میشینه و به تهیونگ میگه:
_ درو بلند تهیونگ
× باشه
× کجا کجا
(جیمین هم میخواد بیاد تو )
■ منم میخوام باشم
×نمیشه
■ اِ اِ اِ من نظرش رو دادم
× خوب دستت درد نکنه حالا برو
■می خوام ببینم
×دیدنی ها تموم شده برو
_ دعوا نکنید جیمین تو هم برو بزار به کارم برسم خستم
■ باشه ( با نارحتی )
×آفرین ( خنده )
■( زبون در میاره )
_ خب اسمت رو بگو
( روبه ا/ت )
+ کی من
_ جز تو کسی تو اتاقه
+ آره اون ( روبه تهیونگ )
_ ای خدا من زورم خودتی
+ اسمم ا/ت هست
_وسنت
+۲۴سال
(جونگکوک یه نگاهی به تهیونگ میندازه چون با جونگکوک هم سنن )
خوب ا/ت تهیونگ برات توضیح میدهچرا اینجا اودمت
× تو باید نقش دوس دوختر ارباب رو بازی کنی
+ چی
_ کامل مثل آدم بگو
× باشه ( ازون خنده باحالاش )
× خب ببین ( مثلا توضیح داد )
+ م
_____________________________________
چطور شد ؟
۲.۱k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.