💠وای از آن تندباد نیمه خرداد....بخش اول💠
روزنامه کيهان 1403/03/13
💠 وای از آن تندباد نیمه خرداد 💠
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
وای از آن تندباد نیمه خرداد کان همه سرو بلند را زِ بُن افکند ننگ به جلاد آن پلید که ری را کرد ز خون شهید، سرخ چو یاکند مویه بر آن کشتگان دشت ورامین سجده بر آن مردمان پاک برومند
«...ساعت 30/2 صبح(پس از نیمه شب) روز 15/3/42 سرکار سرهنگ بدیعی، رئیس ساواک قم تلفنا به اینجانب اطلاع داد که برای مذاکراتی فورا به ساواک بروم. پس از رفتن به ساواک مشاهده شد، سرکار سرهنگ مولوی (رئیس ساواک تهران) نیز با عدهای از مامورینش در آنجا هستند. موضوع دستگیری خمینی مطرح گردید تا با تبادل نظر یکدیگر انجام گردد. سرکار سرهنگ مولوی اضافه کرد از طرف تیمسار ریاست کل دستور شفاهی دارم... ساعت 30/3 صبح، عدهای مامور ساواک تهران به طور متفرقه به اتفاق راهنمایان ساواک قم و شهربانی به منزل خمینی و دو منزل دیگر اعزام گردیدند و خمینی را که در منزل دامادش بود دستگیر نموده با فولکس ساواک تا جلو بیمارستان و از آنجا با اتومبیل سواری که از تهران به همین منظور آمده بود، حرکت دادند..» این جملات بخشهایی از گزارش سرهنگ سید حسین پرتو، رئیس شهربانی قم است که جریان دستگیری حضرت امام در شب پانزدهم خرداد 1342 را شرح داده است. سرهنگ پرتو گزارش خود را اینگونه ادامه داده است: «... در جریان دستگیری فقط یک نفر در منزل خمینی، قدری مجروح و یک نفر که قصد داد و فریاد داشته، دستگیر و از داد و فریاد او جلوگیری شد. پیشبینی میشد که در منزل خمینی، عدهای مستحفظ وی باشند، لیکن در موقع دستگیری، غیر از دو نفر مزبور در منزل وی کسی نبود و در منزل دامادش که خود وی دستگیر شد، اشخاص متفرقهای دیده نشدند... ضمنا خمینی در آن موقع بیدار و لباس پوشیده، حاضر و خود را معرفی نمود که روح الله خمینی من هستم و به دیگران کاری نداشته باشید...»1 خورشید را ربودند عقربههای ساعت، 3 بعد از نیمه شب 15 خرداد را اعلام میکرد که دهها کماندو، چترباز و سرباز گارد جاویدان تا دندان مسلح به سلاحهای آمریکایی و اسرائیلی، پس از محاصره شهر قم، وارد این شهر شدند و از در و دیوار و پشتبام منزل حضرت امام به خانه ایشان ریختند و در آن نیمه شب ظلمانی میهن، همانند خفاشان شب، خورشید فروزان نهضت را ربودند. فرزند برومند امام، حاج مصطفی خمینی به میان کوچه دوید و فریاد زد: «مردم، خمینی را بردند.» با دستگیری حضرت امام خمینی و پخش سریع خبر آن که به وسیله تلگراف، تلفن و پیکهای ویژه به سراسر ایران رسید، مردم مسلمان و معتقد به مرجعیت شیعه و رهبری امام، برای حمایت از قائد عظیمالشأن خویش، غیرتمندانه و عاشقانه به خیابانها ریختند و غریو«یا مرگ یا خمینی» سر دادند و به این ترتیب نقطه عطف تاریخی نهضت امام رقم خورد و ارتش شاه با تانک و توپ به خیابان آمد و مردم تظاهرکننده را بیمحابا به رگبار گلوله بست. تبلیغات رسانههای زنجیرهای وابسته و همچنین برخی از شیفتگان سلطنت هنوز ادعا دارند که شاه به سان یک دیکتاتور نمیخواست ملتش را به گلوله ببندد و کشتار کند. اما گزارشهای روزنامهها و نشریات خارجی اعم از اروپایی و اسرائیلی مربوط به همان روزها، روایتی متفاوت با این ادعا داشتند. برخی از روزنامههای اروپایی آن روزها درباره 15 خرداد 1342 چنین نوشتند: روزنامه «دی ولت» چاپ آلمان گزارش داد: «...تهران – 5 ژوئن 1963 طبق احتمالی که داده میشد و صدها نفر از مردم کشته شدهاند، دولت علم در تهران حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل علیه طرفداران رهبر مسلمانان، خمینی که علیه اصلاحات شاه دست به اعتراض زدهاند، وارد عمل شد...تهران در تمام روز همانند شهری در حال محاصره جلوه میکرد...دولت علم اعلام کرده که علیه نیروهای مخالف بدون ترحم پیش خواهد رفت. کاخ شاه در محافظت شدید است. نیروهای محافظ کلیه خیابانهایی را که به کاخ منتهی میشود، کنترل میکنند..
ادامه در پست بعدی.....
💠 وای از آن تندباد نیمه خرداد 💠
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
وای از آن تندباد نیمه خرداد کان همه سرو بلند را زِ بُن افکند ننگ به جلاد آن پلید که ری را کرد ز خون شهید، سرخ چو یاکند مویه بر آن کشتگان دشت ورامین سجده بر آن مردمان پاک برومند
«...ساعت 30/2 صبح(پس از نیمه شب) روز 15/3/42 سرکار سرهنگ بدیعی، رئیس ساواک قم تلفنا به اینجانب اطلاع داد که برای مذاکراتی فورا به ساواک بروم. پس از رفتن به ساواک مشاهده شد، سرکار سرهنگ مولوی (رئیس ساواک تهران) نیز با عدهای از مامورینش در آنجا هستند. موضوع دستگیری خمینی مطرح گردید تا با تبادل نظر یکدیگر انجام گردد. سرکار سرهنگ مولوی اضافه کرد از طرف تیمسار ریاست کل دستور شفاهی دارم... ساعت 30/3 صبح، عدهای مامور ساواک تهران به طور متفرقه به اتفاق راهنمایان ساواک قم و شهربانی به منزل خمینی و دو منزل دیگر اعزام گردیدند و خمینی را که در منزل دامادش بود دستگیر نموده با فولکس ساواک تا جلو بیمارستان و از آنجا با اتومبیل سواری که از تهران به همین منظور آمده بود، حرکت دادند..» این جملات بخشهایی از گزارش سرهنگ سید حسین پرتو، رئیس شهربانی قم است که جریان دستگیری حضرت امام در شب پانزدهم خرداد 1342 را شرح داده است. سرهنگ پرتو گزارش خود را اینگونه ادامه داده است: «... در جریان دستگیری فقط یک نفر در منزل خمینی، قدری مجروح و یک نفر که قصد داد و فریاد داشته، دستگیر و از داد و فریاد او جلوگیری شد. پیشبینی میشد که در منزل خمینی، عدهای مستحفظ وی باشند، لیکن در موقع دستگیری، غیر از دو نفر مزبور در منزل وی کسی نبود و در منزل دامادش که خود وی دستگیر شد، اشخاص متفرقهای دیده نشدند... ضمنا خمینی در آن موقع بیدار و لباس پوشیده، حاضر و خود را معرفی نمود که روح الله خمینی من هستم و به دیگران کاری نداشته باشید...»1 خورشید را ربودند عقربههای ساعت، 3 بعد از نیمه شب 15 خرداد را اعلام میکرد که دهها کماندو، چترباز و سرباز گارد جاویدان تا دندان مسلح به سلاحهای آمریکایی و اسرائیلی، پس از محاصره شهر قم، وارد این شهر شدند و از در و دیوار و پشتبام منزل حضرت امام به خانه ایشان ریختند و در آن نیمه شب ظلمانی میهن، همانند خفاشان شب، خورشید فروزان نهضت را ربودند. فرزند برومند امام، حاج مصطفی خمینی به میان کوچه دوید و فریاد زد: «مردم، خمینی را بردند.» با دستگیری حضرت امام خمینی و پخش سریع خبر آن که به وسیله تلگراف، تلفن و پیکهای ویژه به سراسر ایران رسید، مردم مسلمان و معتقد به مرجعیت شیعه و رهبری امام، برای حمایت از قائد عظیمالشأن خویش، غیرتمندانه و عاشقانه به خیابانها ریختند و غریو«یا مرگ یا خمینی» سر دادند و به این ترتیب نقطه عطف تاریخی نهضت امام رقم خورد و ارتش شاه با تانک و توپ به خیابان آمد و مردم تظاهرکننده را بیمحابا به رگبار گلوله بست. تبلیغات رسانههای زنجیرهای وابسته و همچنین برخی از شیفتگان سلطنت هنوز ادعا دارند که شاه به سان یک دیکتاتور نمیخواست ملتش را به گلوله ببندد و کشتار کند. اما گزارشهای روزنامهها و نشریات خارجی اعم از اروپایی و اسرائیلی مربوط به همان روزها، روایتی متفاوت با این ادعا داشتند. برخی از روزنامههای اروپایی آن روزها درباره 15 خرداد 1342 چنین نوشتند: روزنامه «دی ولت» چاپ آلمان گزارش داد: «...تهران – 5 ژوئن 1963 طبق احتمالی که داده میشد و صدها نفر از مردم کشته شدهاند، دولت علم در تهران حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل علیه طرفداران رهبر مسلمانان، خمینی که علیه اصلاحات شاه دست به اعتراض زدهاند، وارد عمل شد...تهران در تمام روز همانند شهری در حال محاصره جلوه میکرد...دولت علم اعلام کرده که علیه نیروهای مخالف بدون ترحم پیش خواهد رفت. کاخ شاه در محافظت شدید است. نیروهای محافظ کلیه خیابانهایی را که به کاخ منتهی میشود، کنترل میکنند..
ادامه در پست بعدی.....
۲.۱k
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.