پارت ۳.۴
پارت ۳.۴
خون تلخ 🥀 یا شیرین 🌹
لیساویو
خوب ببین زری داری شورشو در میاری
گفتم. ا/ت ما خون اشام بد نیستیم
ما به کمک تو احتیاج داریم گفت. چرا
گفتم. داستان رو میگم ولی قول بده کمکمون
کنی باشه گفت. باشه
گفتم. داستان برمیگرده به ۵ سال پیش من اون موقع فقط ۱۲۵ سالم بود که وقتی داخل
امریکا زندگی میکردم پدر مادرم از کره امدن پیش من تا خود سه ماه تابستون با من بودن
اما وقتی داخل هواپیما بودن هواپیما مشکل
دار شد و پدر مادرم مردن و جونگ کوک و رزی
پیش من زندگی کردن حالا هم که کوک من و رزی پدر مادر نداریم دیگه من مجبور به ازدواج اجباری شدم توست وسیعت پدر و مادرم من بعد ۱ ماه طلاقم رو گرفتم
پارت ۴
و الان تو باید کمکمون میکنی
گفت. اره اما جونگ کوک کیه
........ ً...................
خون تلخ 🥀 یا شیرین 🌹
لیساویو
خوب ببین زری داری شورشو در میاری
گفتم. ا/ت ما خون اشام بد نیستیم
ما به کمک تو احتیاج داریم گفت. چرا
گفتم. داستان رو میگم ولی قول بده کمکمون
کنی باشه گفت. باشه
گفتم. داستان برمیگرده به ۵ سال پیش من اون موقع فقط ۱۲۵ سالم بود که وقتی داخل
امریکا زندگی میکردم پدر مادرم از کره امدن پیش من تا خود سه ماه تابستون با من بودن
اما وقتی داخل هواپیما بودن هواپیما مشکل
دار شد و پدر مادرم مردن و جونگ کوک و رزی
پیش من زندگی کردن حالا هم که کوک من و رزی پدر مادر نداریم دیگه من مجبور به ازدواج اجباری شدم توست وسیعت پدر و مادرم من بعد ۱ ماه طلاقم رو گرفتم
پارت ۴
و الان تو باید کمکمون میکنی
گفت. اره اما جونگ کوک کیه
........ ً...................
۲.۵k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.