فیک کوک (Angel) part5
خب درواقع نمیخاستم ادامش بدم ولی شما منو کشتید پس یه دوپارت دیگه میزارم و تموم😁💔
میا=میدونی الکی نیست که ارمیا میگن تویه فرشته ای:)
کوک=(لبخند خرگوشی ارمی کش)
سوهو=ابجی راستی بابا کجاس؟
میا=خب.. بعد اون تصادف بابا از پیشمون رفت... فقط من ولارا(زن بابا) بهوش اومدیم و اونم وقتی مرخص شد پولای بابارو بالا کشید و رفت ولی نگران نباش حداقل یهجا داریم زندگی کنیم
سوهو=اها (از مرگ پدرش ناراحت نشد چون ازش متنفر بود)
میا=اقای جئون من واقن نمیدونم چجوری ازتون تشکر کنم میتونم پولی که دادینو بتون برگردونم فقط یکم طول میکشه
کوک=میتونین این چند وقتو بیاین خونه من
میا=چی نه به اندازه کافی تا الان بهتون زحمت دادیم
کوک=خب از کجا معلوم شاید رفتی دیگه برنگشتی... ججلو چشمم باشی بهتره
میا=خبـ.. باشه... فقط من کی مرخص میشم؟
کوک=بزار برم بپرسم
میا=ممنون
کوک رفت
کوک اومد
کوک=امروز میتونی بری من میرم بیرون توعم وسایلتو جم کن
کوک رفت ایناعم رفتن خلاصه
تو ماشین
سوهو=عرررر باورم نمیشه قراره با جئون جونگ کوک تو یه خونه باشمممم
کوک=تازه قراره باهم گیمم بازی کنیم هوم؟
سوهو=عرررررر (وضعیت ارمیا اگه یه روز اعضا رو ببینن😂)
میا=خنده
میا=بازم ازتون ممنونم اقای جئون خیلی کمکمون کردید
کوک=راحت باش بگو کوک اینجوری معذبم
خلاصه رسیدن کوکم اتاقاشونو بشون نشون داد و رفتن پی زندگیشون
میا=
روزا پشت سر هم به سرعت باد میگذشت تو این چند وقته من از کمپانی استعفا دادم و به کار خوب تویه شرکت پیدا کردم من و سوهو خیلی با کوک صمیمی شدیم و قرار بود بعد از اینکه رفتیمم باهم در ارتباط باشیم یهجورایی مث دوستای صمیمی شده بودیم کوک خیلی بهم میگفت لازم نیست پولو بهش برگردونم اما خب باید دِینی که نسبت بهش دارم رو ادا کنم و الانم تقریبا بیشتر پولو جمع کردم حقوق اینماهم رو که بگیرم میتونم بدهیمو با کوک صاف کنم واقن خیلی زود گذشت نفهمیدم کی یک سال شد که ما اینجاییم
سر میز ناهاررن
کوک=میا به چی فکر میکنی؟ ... نکنه باز شیرموزای منو خوردی داری فک میکنی چیکار کنی لو نری؟
میا=.. یااا کوک فقط یه بار بودد...درضمن امروز حقومو بگیرم میریم از شر ماعم راحت میشی
کوک=حالا به جوری میگی انگار چه شری داشتین سوهو بدبخت که از صب تا شب مدرسه بود وقتی عم که میومد باهم بازی میکردیم
سوهو همینطور که داشت غذا میخورد با سر تائید میکرد
توعم که همش سر کاری وقتی عم که میای میری تو اتاقت منم که نصف روز کمپانی ام
میا=در هر صورت دیگه داریم میریم
کوک=هعییی دوباره تنهایی
میا=خب من دیگه برم سر کار خودافیسسس
میا=میدونی الکی نیست که ارمیا میگن تویه فرشته ای:)
کوک=(لبخند خرگوشی ارمی کش)
سوهو=ابجی راستی بابا کجاس؟
میا=خب.. بعد اون تصادف بابا از پیشمون رفت... فقط من ولارا(زن بابا) بهوش اومدیم و اونم وقتی مرخص شد پولای بابارو بالا کشید و رفت ولی نگران نباش حداقل یهجا داریم زندگی کنیم
سوهو=اها (از مرگ پدرش ناراحت نشد چون ازش متنفر بود)
میا=اقای جئون من واقن نمیدونم چجوری ازتون تشکر کنم میتونم پولی که دادینو بتون برگردونم فقط یکم طول میکشه
کوک=میتونین این چند وقتو بیاین خونه من
میا=چی نه به اندازه کافی تا الان بهتون زحمت دادیم
کوک=خب از کجا معلوم شاید رفتی دیگه برنگشتی... ججلو چشمم باشی بهتره
میا=خبـ.. باشه... فقط من کی مرخص میشم؟
کوک=بزار برم بپرسم
میا=ممنون
کوک رفت
کوک اومد
کوک=امروز میتونی بری من میرم بیرون توعم وسایلتو جم کن
کوک رفت ایناعم رفتن خلاصه
تو ماشین
سوهو=عرررر باورم نمیشه قراره با جئون جونگ کوک تو یه خونه باشمممم
کوک=تازه قراره باهم گیمم بازی کنیم هوم؟
سوهو=عرررررر (وضعیت ارمیا اگه یه روز اعضا رو ببینن😂)
میا=خنده
میا=بازم ازتون ممنونم اقای جئون خیلی کمکمون کردید
کوک=راحت باش بگو کوک اینجوری معذبم
خلاصه رسیدن کوکم اتاقاشونو بشون نشون داد و رفتن پی زندگیشون
میا=
روزا پشت سر هم به سرعت باد میگذشت تو این چند وقته من از کمپانی استعفا دادم و به کار خوب تویه شرکت پیدا کردم من و سوهو خیلی با کوک صمیمی شدیم و قرار بود بعد از اینکه رفتیمم باهم در ارتباط باشیم یهجورایی مث دوستای صمیمی شده بودیم کوک خیلی بهم میگفت لازم نیست پولو بهش برگردونم اما خب باید دِینی که نسبت بهش دارم رو ادا کنم و الانم تقریبا بیشتر پولو جمع کردم حقوق اینماهم رو که بگیرم میتونم بدهیمو با کوک صاف کنم واقن خیلی زود گذشت نفهمیدم کی یک سال شد که ما اینجاییم
سر میز ناهاررن
کوک=میا به چی فکر میکنی؟ ... نکنه باز شیرموزای منو خوردی داری فک میکنی چیکار کنی لو نری؟
میا=.. یااا کوک فقط یه بار بودد...درضمن امروز حقومو بگیرم میریم از شر ماعم راحت میشی
کوک=حالا به جوری میگی انگار چه شری داشتین سوهو بدبخت که از صب تا شب مدرسه بود وقتی عم که میومد باهم بازی میکردیم
سوهو همینطور که داشت غذا میخورد با سر تائید میکرد
توعم که همش سر کاری وقتی عم که میای میری تو اتاقت منم که نصف روز کمپانی ام
میا=در هر صورت دیگه داریم میریم
کوک=هعییی دوباره تنهایی
میا=خب من دیگه برم سر کار خودافیسسس
۵.۱k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.