یا رئوف
یا رئوف
این روزها خانه بدجور بهم ریخته است ...
ظرفها تلنبار می شود تا بابای خانه بیاید !
از درس بچه ها خبر ندارم !
بابای بچه ها دیرتر به سرکار می رود چون باید بچه ها را برای مدرسه آماده کند !
بچه ها هر روز دیرشان می شود !
علیرضا هر روز با چشمانی تر می رود ، چرا که مادر به بدرقه اش نمی رود !
بوی غذا از خانه بلند نمی شود ، غذای بیرون مزه نمی دهد !
بابای خانه در زحمت افتاده و بچه ها در رنج این بی نظمی !
حتی عصرهایمان چایی ندارد ...
شب ها درد می آید و تبی سوزان ...
روزها درد و سرفه ای بی امان ...
و من مدام فکر میکنم به مادر ...
مادری که بی صدا خانه را گرم می کند ...
مادر و دردهایی که کشید تا ما قد کشیدیم ...
قربان صدای خسته و رنجور از روزگارت ...
چقدر دلم تنگت شده است !
ببخش که برایت خوب دختری نکرده ام ...
کاش از این پس خدمت و محبت به تو روزیم باشد ...
خدا مادر را آفرید که دنیا بچرخد ... دنیا بی مادر لنگ می زند ...
خدا بیامرزد مادران رفته را ...
و حفظ کند گوهران مانده را ...
این روزها خانه بدجور بهم ریخته است ...
ظرفها تلنبار می شود تا بابای خانه بیاید !
از درس بچه ها خبر ندارم !
بابای بچه ها دیرتر به سرکار می رود چون باید بچه ها را برای مدرسه آماده کند !
بچه ها هر روز دیرشان می شود !
علیرضا هر روز با چشمانی تر می رود ، چرا که مادر به بدرقه اش نمی رود !
بوی غذا از خانه بلند نمی شود ، غذای بیرون مزه نمی دهد !
بابای خانه در زحمت افتاده و بچه ها در رنج این بی نظمی !
حتی عصرهایمان چایی ندارد ...
شب ها درد می آید و تبی سوزان ...
روزها درد و سرفه ای بی امان ...
و من مدام فکر میکنم به مادر ...
مادری که بی صدا خانه را گرم می کند ...
مادر و دردهایی که کشید تا ما قد کشیدیم ...
قربان صدای خسته و رنجور از روزگارت ...
چقدر دلم تنگت شده است !
ببخش که برایت خوب دختری نکرده ام ...
کاش از این پس خدمت و محبت به تو روزیم باشد ...
خدا مادر را آفرید که دنیا بچرخد ... دنیا بی مادر لنگ می زند ...
خدا بیامرزد مادران رفته را ...
و حفظ کند گوهران مانده را ...
۳.۶k
۲۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.