Blood after blood p7
Blood after blood p7
خون پس از خون
لیسا ویو
داشتم تو حیاط راه میرفتم که یهو پارچه سیاهی دور چشم بسته و دهنمم بستن و سوار ماشینم کردن حدس میزدم کار کی باشه کار اون سانچی عوضیه تو همین فکرا بودم که منو پیاده کردن دهنم باز کردن
لیسا : هی تو منو کجا اوردی
…… : اروم باش کاریت ندارم
لیسا : چشمامو باز کن همین الان
….. : میکنم ولی به موقعش تو هم همینجا بمون تا برگردم خانم کوچولو فکر بدی به سرت نزنه ها
مرده رفت
حالا من چیکار کنم هیچی نمبینم که بتونم فرار کنم فعلا مجبورم بمونم
[۳ ساعت بعد]
اه الان ۳ ساعت شده پس اون مرده کجاس
همون موقع مرده اومد
….. : خب خانم کوچولو بیا باید ببرمت
لیسا : کجا منو میخوای ببری
دوباره دهنمو بست
…. : رسیدیم
چشمامو باز کرد
با چیزی که دیدم خشکم زد
لیسا : …..
فکر کنم بد جایی کات کردم
یه شرت کوچولو داریم
۹ تا لایک و ۶ تا کامنت
ینظرتون مرده کی بود
اگه درخواستی داشتید حتما بگید
خون پس از خون
لیسا ویو
داشتم تو حیاط راه میرفتم که یهو پارچه سیاهی دور چشم بسته و دهنمم بستن و سوار ماشینم کردن حدس میزدم کار کی باشه کار اون سانچی عوضیه تو همین فکرا بودم که منو پیاده کردن دهنم باز کردن
لیسا : هی تو منو کجا اوردی
…… : اروم باش کاریت ندارم
لیسا : چشمامو باز کن همین الان
….. : میکنم ولی به موقعش تو هم همینجا بمون تا برگردم خانم کوچولو فکر بدی به سرت نزنه ها
مرده رفت
حالا من چیکار کنم هیچی نمبینم که بتونم فرار کنم فعلا مجبورم بمونم
[۳ ساعت بعد]
اه الان ۳ ساعت شده پس اون مرده کجاس
همون موقع مرده اومد
….. : خب خانم کوچولو بیا باید ببرمت
لیسا : کجا منو میخوای ببری
دوباره دهنمو بست
…. : رسیدیم
چشمامو باز کرد
با چیزی که دیدم خشکم زد
لیسا : …..
فکر کنم بد جایی کات کردم
یه شرت کوچولو داریم
۹ تا لایک و ۶ تا کامنت
ینظرتون مرده کی بود
اگه درخواستی داشتید حتما بگید
۴.۲k
۰۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.