فیک تهیونگ پارت 4

فیک تهیونگ پارت 4
وقتی دخترتون بزرگ ترین مافیای جهان میشه
ات، تو دلش
تهیونگ چقدر سختی کشید بود..... خوب حالا تو چطوری الان آزادی
لیا، خوشبختانه مردی که مارو گرفت آدم مهربونی بود به اسم شوگا که من الان باهاش ازدواج کردم و مادرم 2 سال پیش فوت شد
ات، آها (و ات کل ماجراشو تعریف کرد... اگه پارت های قبل یعنی یک و دو رو خونده باشین میفهمین)
لیا، ناراحت شدم ولی نمیدونم چرا تهیونگ اینجوری شده اون خیلی خیلی مهربون بود
ات، هنوزم مهربونه اما نه برای من
لیا، خ ب حالا تو کجا میخای بمونی
ات، نمیدونم نمیدونم چرا تهیونگ اصلا نیومد چرا ی دخترم دزدیده شده هیچی نمیدونم 😭
لیا، ات اشکالی نداره بیا با پسرت خونه ی ما بمون تا هر قت که خواستی بعدشم من برات دخترتو پیدا میکنم ناسلامتی من عمشونماااا
ات، باشه ممنون لیا واقعا ممنونم
لیا، خوب دیگه بسه پاشو بریم
ات، بریم
تهیونگ، خوبببب دیگه از اتم راحت شدم


بچه ها من دوس دارم فصل 2 رو بزارم اما تعداد پارتی فصل یک خیلی کمه پس. حالا شما بگین از اینجا به بعد و فصل 2 کنم یا فعلا همین فصل یک بمونه
دوستون دارمممممم 💚💚💚💚💜💜💜