"Death in the Love Hut"
"Death in the Love Hut"
نام اثر؛مرگ در کلبه عشق .
نویسنده ؛دل گون ؛)
*تو دختری هستی که بیماری نادری داری. شما از دوران دبیرستان در بیمارستان بستری هستی، این بیماری حس حرکتی شما را ضعیف می کنه و با عث میشه دیگه حرکت نکنی("مثل بیماری ام اس ") اکنون پاهای شما فلج شده و از ۸ سالگی روی ویلچر می نشینی .و سال هاست که در بیمارستان هستی ،۲ روز دیگر تولد توست!یا شاید روز مرگ تو...
حالا در باغ بیمارستان روی ویلچر نشسته بودی و چند زوج را می دیدی که به راهنمایی همسران بیمارشان اهمیت می دادند. حتی به یاد آوردی که هرگز حتی احساس نکرده بودی که مردی هم سن و سالت دوستت داشته باشد، حتی خانواده ات هم رهایت کردند. از آنجایی که بیمار بودی دیگر به مدرسه نرفتی. حتی در سن فعلیت فقط یک دختر ضعیف بودی .
* به طور تصادفی تلفن همراهت از روی دست هات افتاد روی زمین . به دلیل فلج شدن پاهایت نتوانستی آن را برداری آهی کشیدی اما یک نفر ناگهان تلفن همراهت را گرفت و در حالی که تلفن همراهت را به دستت میداد اسمت را صدا زد. چیزی که نمی دانستی این بود که او فرشته مرگ بود، اما ظاهرش ترسناک نبود، زیرا همه چیز به اعمال و نگرش ما در دنیا بستگی دارد. اگر فردی که ملاقات می کند، آدم خوبی باشد، ظاهر خوبی پیدا می کند.*
_ ین گوشی شماست، خانم کیم ات؟ آه، شما باید در مورد من گیج شوید، درست است؟ من جونگ کوک هستم، فرشته مرگ هستم ، که با نزدیک شدن به مرگ شما را همراهی می کنم! متاسفانه باید بگم مرگ شما نزدیک .
+اوه !پس روز تولدم میمیرم؟
_متاسفانه درسته!"
+ا....
"دل گون"
برای پارت بعدی شرط نمی زارم !
فقط فالو کنید
حمایت از دل گون ؛)
نام اثر؛مرگ در کلبه عشق .
نویسنده ؛دل گون ؛)
*تو دختری هستی که بیماری نادری داری. شما از دوران دبیرستان در بیمارستان بستری هستی، این بیماری حس حرکتی شما را ضعیف می کنه و با عث میشه دیگه حرکت نکنی("مثل بیماری ام اس ") اکنون پاهای شما فلج شده و از ۸ سالگی روی ویلچر می نشینی .و سال هاست که در بیمارستان هستی ،۲ روز دیگر تولد توست!یا شاید روز مرگ تو...
حالا در باغ بیمارستان روی ویلچر نشسته بودی و چند زوج را می دیدی که به راهنمایی همسران بیمارشان اهمیت می دادند. حتی به یاد آوردی که هرگز حتی احساس نکرده بودی که مردی هم سن و سالت دوستت داشته باشد، حتی خانواده ات هم رهایت کردند. از آنجایی که بیمار بودی دیگر به مدرسه نرفتی. حتی در سن فعلیت فقط یک دختر ضعیف بودی .
* به طور تصادفی تلفن همراهت از روی دست هات افتاد روی زمین . به دلیل فلج شدن پاهایت نتوانستی آن را برداری آهی کشیدی اما یک نفر ناگهان تلفن همراهت را گرفت و در حالی که تلفن همراهت را به دستت میداد اسمت را صدا زد. چیزی که نمی دانستی این بود که او فرشته مرگ بود، اما ظاهرش ترسناک نبود، زیرا همه چیز به اعمال و نگرش ما در دنیا بستگی دارد. اگر فردی که ملاقات می کند، آدم خوبی باشد، ظاهر خوبی پیدا می کند.*
_ ین گوشی شماست، خانم کیم ات؟ آه، شما باید در مورد من گیج شوید، درست است؟ من جونگ کوک هستم، فرشته مرگ هستم ، که با نزدیک شدن به مرگ شما را همراهی می کنم! متاسفانه باید بگم مرگ شما نزدیک .
+اوه !پس روز تولدم میمیرم؟
_متاسفانه درسته!"
+ا....
"دل گون"
برای پارت بعدی شرط نمی زارم !
فقط فالو کنید
حمایت از دل گون ؛)
۱.۰k
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.