part 20 وقتی عاشق پسر عموت شدی
part 20 وقتی عاشق پسر عموت شدی
part 20
(پرش زمانی به نهار)
ادمین: خب لونا و تهیونگ رفتن نهار خوردن بعد نهار رفتن اماده شدن که به فرودگاه برن
+تهیونگ
_بله
+به کوک زنگ بزنم
_اره
+باشه
گوشیمو برداشتم به کوک زنگ زدم
=الو
+کوک
=تویی لونا
+اره
=خب چیکارم داری
+بابا کجایی
=به تو چه
+هوف ولش ببین مامانینا دارن بر میگردن
=واقعا
+اره خواستم خبر بدم بیا فرودگاه
=باشه کدوم فرودگاه
+فرودگاه......(مثلا اسمشو گفت)
=باشه
کوک قعط کرد
_چیشد
+گفت میاد
_اوکی پس بیا بریم تو ماشین
+اوک
با تهیونگ رفتیم سوار ماشین شدیم توی راه هیچ حرفی بینمون در رو بدل نشد که رسیدیم به فرودگاه از ماشین پیاده شدیم که دیدم کوک اونجاست
+سلام خرم
=سلام اسگلم دلم برات تنگ نشده بودـ
+گمشو
_حالا بس کنید
+=باشه
منتظر مامانم بود که دیدم مامانم و بابام و عمو و زن عمو دارن میان
سریع رفتم بغل مامان و بابام
part 20
(پرش زمانی به نهار)
ادمین: خب لونا و تهیونگ رفتن نهار خوردن بعد نهار رفتن اماده شدن که به فرودگاه برن
+تهیونگ
_بله
+به کوک زنگ بزنم
_اره
+باشه
گوشیمو برداشتم به کوک زنگ زدم
=الو
+کوک
=تویی لونا
+اره
=خب چیکارم داری
+بابا کجایی
=به تو چه
+هوف ولش ببین مامانینا دارن بر میگردن
=واقعا
+اره خواستم خبر بدم بیا فرودگاه
=باشه کدوم فرودگاه
+فرودگاه......(مثلا اسمشو گفت)
=باشه
کوک قعط کرد
_چیشد
+گفت میاد
_اوکی پس بیا بریم تو ماشین
+اوک
با تهیونگ رفتیم سوار ماشین شدیم توی راه هیچ حرفی بینمون در رو بدل نشد که رسیدیم به فرودگاه از ماشین پیاده شدیم که دیدم کوک اونجاست
+سلام خرم
=سلام اسگلم دلم برات تنگ نشده بودـ
+گمشو
_حالا بس کنید
+=باشه
منتظر مامانم بود که دیدم مامانم و بابام و عمو و زن عمو دارن میان
سریع رفتم بغل مامان و بابام
۱۵.۱k
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.