جاسوس پارت ۵
_________
ویو ا/ت
(مادر ا/ت: م.ا پدر ا/ت: پ.ا برادرش ا/ت: ب.ا)
م.ا و پ.ا : دخترم
ب.ا: ابجییییی *رفتن بغل هم*
م.ا: حالت خوبه؟
ا/ت: خوبم خوبم شما حالتون چطوره
پ.ا: ماهم خوبیم*نگاه به پشت سرش به الکس نگاه میکرد* چی شده
ا/ت: چیز خاصی نشده بعد نگران نباشید چندروز شاید طول بکشه ولی از اینجا به زودی میریم
ب.ا: آبجی باهات کاری که نکردن؟ اگه کردن بگو برم بزنمشون(نمیدونم گفتم یا نه ولی ا/ت از برادرش بزرگتره)
ا/ت:*خنده* من خودم مبارزم مقام آوردما پس میتونم از خودم محافظت کنم
الکس: اهم ا/ت باید بریم
ا/ت:😑 باشه من میرم ولی برمیگردم
م.ا: مراقب خودت باش
پ.ا: حسابی هواست به خودت باشه
ب.ا: اگه کسی اذیتت کرد بگو من بیام تا ناکارش کنم
ا/ت: فعلا که من دارم نجاتتون میدم باشه مراقبم بای
همه: خداحافظ
بعدش با الکس دوباره سوار ماشین شدیم و راه افتادیم
ا/ت: تا کی باید برات جاسوسی کنم
الکس: راستش کار اصلی که من میخوام اینه اطلاعات داخل لپ تابش رو برام بیاری بعد از اون ۲ روز پیشش بمون و بهم بگو چه عکس العملی انجام میده و به تو هم بستگی داره که کارت چقدر طول میکشه
ا/ت: یه هفته ای تمومه کارام
الکس: میبینیم و راستی اگه هم تونستی بکشش
ا/ت: جانم؟؟
الکس: گفتم تونستی بکشش اینو انجام بدی یا نه مهم نیست مهم فقط اطلاعات تو لپ تاپش هست فهمیدی؟
ا/ت: آره
الکس: خوب بزار دربارش کمی بگم اسمش مین یونگی هست ولی تو مافیا شوگا صداش میکنن و بیشتر مردم هم بهش میگن آگوست دی ۲۵ سالشه و خانواده نداره ولی ۶ دوست به اسم های جین جیهوپ نامجون جیمین تهیونگ و کوک داره که دقیقا مثل برادرن و خیلی سرد و بی رحمه پس باید مراقب رفتارهات باهاش باشی که برات بد تموم نشه و دیگه چیزهای لازم همینه
ا/ت : اوک از کی میرم؟ اصلا چطوری برم داخل؟
الکس: از فردا میری بعدش اون به من ربط نداره ...... رسیدیم پیاده شو که فردا کلی کار داری
*پرش زمانی به فردا ساعت ۸ *
ویو ا/ت
(مادر ا/ت: م.ا پدر ا/ت: پ.ا برادرش ا/ت: ب.ا)
م.ا و پ.ا : دخترم
ب.ا: ابجییییی *رفتن بغل هم*
م.ا: حالت خوبه؟
ا/ت: خوبم خوبم شما حالتون چطوره
پ.ا: ماهم خوبیم*نگاه به پشت سرش به الکس نگاه میکرد* چی شده
ا/ت: چیز خاصی نشده بعد نگران نباشید چندروز شاید طول بکشه ولی از اینجا به زودی میریم
ب.ا: آبجی باهات کاری که نکردن؟ اگه کردن بگو برم بزنمشون(نمیدونم گفتم یا نه ولی ا/ت از برادرش بزرگتره)
ا/ت:*خنده* من خودم مبارزم مقام آوردما پس میتونم از خودم محافظت کنم
الکس: اهم ا/ت باید بریم
ا/ت:😑 باشه من میرم ولی برمیگردم
م.ا: مراقب خودت باش
پ.ا: حسابی هواست به خودت باشه
ب.ا: اگه کسی اذیتت کرد بگو من بیام تا ناکارش کنم
ا/ت: فعلا که من دارم نجاتتون میدم باشه مراقبم بای
همه: خداحافظ
بعدش با الکس دوباره سوار ماشین شدیم و راه افتادیم
ا/ت: تا کی باید برات جاسوسی کنم
الکس: راستش کار اصلی که من میخوام اینه اطلاعات داخل لپ تابش رو برام بیاری بعد از اون ۲ روز پیشش بمون و بهم بگو چه عکس العملی انجام میده و به تو هم بستگی داره که کارت چقدر طول میکشه
ا/ت: یه هفته ای تمومه کارام
الکس: میبینیم و راستی اگه هم تونستی بکشش
ا/ت: جانم؟؟
الکس: گفتم تونستی بکشش اینو انجام بدی یا نه مهم نیست مهم فقط اطلاعات تو لپ تاپش هست فهمیدی؟
ا/ت: آره
الکس: خوب بزار دربارش کمی بگم اسمش مین یونگی هست ولی تو مافیا شوگا صداش میکنن و بیشتر مردم هم بهش میگن آگوست دی ۲۵ سالشه و خانواده نداره ولی ۶ دوست به اسم های جین جیهوپ نامجون جیمین تهیونگ و کوک داره که دقیقا مثل برادرن و خیلی سرد و بی رحمه پس باید مراقب رفتارهات باهاش باشی که برات بد تموم نشه و دیگه چیزهای لازم همینه
ا/ت : اوک از کی میرم؟ اصلا چطوری برم داخل؟
الکس: از فردا میری بعدش اون به من ربط نداره ...... رسیدیم پیاده شو که فردا کلی کار داری
*پرش زمانی به فردا ساعت ۸ *
۸.۰k
۲۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.