فیک آقای خشن قسمت ۳۲
ماریسا با کوکی اومد خونه
و خونه رو با هم تمیز کردن و کلی تدارک دیدن تهیونگ اومد و یه جعبه بزرگ دستش بود کوکی رو بوس کرد و جعبه رو داد به ماریسا
نفر بعدی جون کوک بود اومد ۳۰تا جعبه دستش بود همه اومد کمکش کردن
ماریسا همه رو گذاشت یه گوشه
کوکی هم تازه از خواب بیدار شد لباس خوشگل پوشیده بود اومد بغل ماریسا
گفت خبری هستش
ماریسا گفت چی از خبر بهتره
تهیونگ کوکی رو بغلش کرد و گفت چطوری کوچولو مننننننننن
جون کوک فقط نگاهش کرد همین
ماریسا بهش اشاره کرد جون کوک سرش بوسید آهنگ گذاشتن رقصیدن و ماریسا کیک آوردش بعداز کیک غذا آوردن و کوکی همه کادو هاشو باز کرد ماریسا براش کت شلوار شیک خریده بود
جون کوک کلی اسباب بازی
تهیونگ هم کتاب های داستان زیبا
و خونه رو با هم تمیز کردن و کلی تدارک دیدن تهیونگ اومد و یه جعبه بزرگ دستش بود کوکی رو بوس کرد و جعبه رو داد به ماریسا
نفر بعدی جون کوک بود اومد ۳۰تا جعبه دستش بود همه اومد کمکش کردن
ماریسا همه رو گذاشت یه گوشه
کوکی هم تازه از خواب بیدار شد لباس خوشگل پوشیده بود اومد بغل ماریسا
گفت خبری هستش
ماریسا گفت چی از خبر بهتره
تهیونگ کوکی رو بغلش کرد و گفت چطوری کوچولو مننننننننن
جون کوک فقط نگاهش کرد همین
ماریسا بهش اشاره کرد جون کوک سرش بوسید آهنگ گذاشتن رقصیدن و ماریسا کیک آوردش بعداز کیک غذا آوردن و کوکی همه کادو هاشو باز کرد ماریسا براش کت شلوار شیک خریده بود
جون کوک کلی اسباب بازی
تهیونگ هم کتاب های داستان زیبا
۶.۱k
۲۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.