پارت ۲۹ : خنده های شیطانی
¤ اون آقا بلند بلند خنده های شیطانی میکرد و گفت: خواهر وای خدا بچه جون چرا انقدر چرت و پرت میگی
اگه تو برادرشی منم داییشم
× وقتی صدای دایی رو شنیدم : حس کردم دیگه نمیترسم
فکر میکردم نمیاد
¤ وقتی گفت منم داییشم پوزخند زدم و گفتم : خب پس یعنی بی پدر مادره نه ؟؟
@ اگه یکم دیگه حرف بزنی دیگه پدر مادرت رو نمیبینی ... میفهمی که چی میگم
٪ جان بیخیال شو پسر میخوای بمیری ،
@ بهتره به حرف دوستت گوش کنی پسر جون ... اها راستی تو پدر مادر داشتی این شدی ... اگه پدر مادر نداشتی چی میشدی ؟؟
¤ دارم برای جفتتون
@ بچه برو شیرتو بخور گمشو
@ هوی ببینمت عزیزم خدا رو شکر اسیب ندیدی... سیندرلا خیلی خوشم اومد وقتی اونطوری داد زدی
ولی منو ببخش فکر نمی کردم اون پسره عوضی تو رو بزنه
منو ببخش.. تو برو تو ماشین تا من برم جلسه و بیام باشه چشم اقیانوسی من ؟
× باشه
@ توی ماشین چنده بستنی خریدم
اگه دوست داشتی بخور باشه؟؟
× باشه
@ افرین برو بشین درم قفل کن سیندرلا،،
× باشه
× رفتم تو ماشین و یه آهنگ ملایم گذاشتم
و بستنی خوردم
@ حواسم پرت شد و دیدم دایی داره خودشو جر میده که درو باز کنم چون اهنگ روشن بود چشمام و بسته بودم
× گومن گومن حواسم نبود
@ اشکال نداره تو حالت خوبه سیندرلا ؟
× اره حالم خوبه ..
@ خب پس حالت خوب نیست
بزن بریم شهر بازی
× اما من گفتم حالم خو___
@ حرف نباشه بیا به عمو سوگورو زنگ بزنیم بریم با هم شهر بازی
× اوکی
اگه تو برادرشی منم داییشم
× وقتی صدای دایی رو شنیدم : حس کردم دیگه نمیترسم
فکر میکردم نمیاد
¤ وقتی گفت منم داییشم پوزخند زدم و گفتم : خب پس یعنی بی پدر مادره نه ؟؟
@ اگه یکم دیگه حرف بزنی دیگه پدر مادرت رو نمیبینی ... میفهمی که چی میگم
٪ جان بیخیال شو پسر میخوای بمیری ،
@ بهتره به حرف دوستت گوش کنی پسر جون ... اها راستی تو پدر مادر داشتی این شدی ... اگه پدر مادر نداشتی چی میشدی ؟؟
¤ دارم برای جفتتون
@ بچه برو شیرتو بخور گمشو
@ هوی ببینمت عزیزم خدا رو شکر اسیب ندیدی... سیندرلا خیلی خوشم اومد وقتی اونطوری داد زدی
ولی منو ببخش فکر نمی کردم اون پسره عوضی تو رو بزنه
منو ببخش.. تو برو تو ماشین تا من برم جلسه و بیام باشه چشم اقیانوسی من ؟
× باشه
@ توی ماشین چنده بستنی خریدم
اگه دوست داشتی بخور باشه؟؟
× باشه
@ افرین برو بشین درم قفل کن سیندرلا،،
× باشه
× رفتم تو ماشین و یه آهنگ ملایم گذاشتم
و بستنی خوردم
@ حواسم پرت شد و دیدم دایی داره خودشو جر میده که درو باز کنم چون اهنگ روشن بود چشمام و بسته بودم
× گومن گومن حواسم نبود
@ اشکال نداره تو حالت خوبه سیندرلا ؟
× اره حالم خوبه ..
@ خب پس حالت خوب نیست
بزن بریم شهر بازی
× اما من گفتم حالم خو___
@ حرف نباشه بیا به عمو سوگورو زنگ بزنیم بریم با هم شهر بازی
× اوکی
۳.۴k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.