سناریو بی تی اس
وقتی میبوسیشون
نامی: {اونم بوست میکنه}
جین: چیه دلت خاست منه هندسام رو ببوسی؟
شوگا: چقدر تو نمکی پیشی کوچولوی من
هوپی:اوو سانشاینم چه یهویی بوسیدی
جیمین:موچی کوچولو چقدر شیرینی توو
تهیونگ:عررررر عشقم بعد چن قرن منو بوسیددد{بچم خوشحال شد}
جونگکوک:حالا که تو برای اولین بار اول منو بوسیدی شیرموزام رو باهات تقسیم میکنم
وقتی میگی من باهوش تر از توعم
نامی:اما من آیکیوم 148 هستش و از تو بیشترع😌
جین:نهههه نیستیی من باهوش ترممممم
شوگا:الان چی بهت میرسه اگه باهوش باشی؟
هوپی:آفرین که باهوشی الان چیکار کنم؟
جیمین:میخای برات درست بزنم؟
تهیونگ:ببین تو هر چقدر باهوش تر باشی آیکیوت به نامجون هیونگ نمیرسه
جونگکوک: نه خیر من همش هویچ میخورم و باهوش تر از تو هستم تو یه عدد خنگی نفهوم بود؟
ا.ت:نع😂
جونگکوک:دیدی گفتم خنگی؟
وقتی سرشون داد میزنی
نامی:باز چی شکوندم و خبر ندارم؟
جین:یااااا چجوری جرعت میکنی سر من هندسام داد بزنی هااا بهم بگوووو
شوگا:گلوت پارع نشد عزیزم؟
هوپی:چیشد سانشاینم چرا داد میزنی؟
جیمین:چیعه چرا داد میزنی مگه من گوشام مشکل دادع که سرم داد میزنییییی؟
تهیونگ:ا.ت عشقم من به درک اما یونتان بچم ترسید
جونگکوک:{بچه هنگ کرد} چی چیشد من کجام تو کی هستی سگم کووو
وقتی شب پتو رو میکشی سمت خودت و اونا هیچ پتوی دیگه ای ندارن
نامی:{میره یه پتو میگیره واسه خودش}
جین{از تخت پرتت میکنه پایین بعدشم پتو رو میگیره و رو خودش میکشه و با خیال راحت میخوابع😂}
شوگا:ایییی خدااا من چراا زن گرفتمممم
هوپی:خب احتمالا سردش بود اشکالی نداره
جیمین:{بغلت میکنه که اونم گرم بشه}
تهیونگ:{اونم هی پتو رو میکشه سمت خودش و تو هم باز میکشی سر خودت و این ماجرا تا صبح ادامه دارع😂}
جونگکوک:ا.تتت منم سردمه خبب چرا به من پتو نمیدی؟ اگه سرما بخورم چی
ا/ت :برام مهم نی
نامی: {اونم بوست میکنه}
جین: چیه دلت خاست منه هندسام رو ببوسی؟
شوگا: چقدر تو نمکی پیشی کوچولوی من
هوپی:اوو سانشاینم چه یهویی بوسیدی
جیمین:موچی کوچولو چقدر شیرینی توو
تهیونگ:عررررر عشقم بعد چن قرن منو بوسیددد{بچم خوشحال شد}
جونگکوک:حالا که تو برای اولین بار اول منو بوسیدی شیرموزام رو باهات تقسیم میکنم
وقتی میگی من باهوش تر از توعم
نامی:اما من آیکیوم 148 هستش و از تو بیشترع😌
جین:نهههه نیستیی من باهوش ترممممم
شوگا:الان چی بهت میرسه اگه باهوش باشی؟
هوپی:آفرین که باهوشی الان چیکار کنم؟
جیمین:میخای برات درست بزنم؟
تهیونگ:ببین تو هر چقدر باهوش تر باشی آیکیوت به نامجون هیونگ نمیرسه
جونگکوک: نه خیر من همش هویچ میخورم و باهوش تر از تو هستم تو یه عدد خنگی نفهوم بود؟
ا.ت:نع😂
جونگکوک:دیدی گفتم خنگی؟
وقتی سرشون داد میزنی
نامی:باز چی شکوندم و خبر ندارم؟
جین:یااااا چجوری جرعت میکنی سر من هندسام داد بزنی هااا بهم بگوووو
شوگا:گلوت پارع نشد عزیزم؟
هوپی:چیشد سانشاینم چرا داد میزنی؟
جیمین:چیعه چرا داد میزنی مگه من گوشام مشکل دادع که سرم داد میزنییییی؟
تهیونگ:ا.ت عشقم من به درک اما یونتان بچم ترسید
جونگکوک:{بچه هنگ کرد} چی چیشد من کجام تو کی هستی سگم کووو
وقتی شب پتو رو میکشی سمت خودت و اونا هیچ پتوی دیگه ای ندارن
نامی:{میره یه پتو میگیره واسه خودش}
جین{از تخت پرتت میکنه پایین بعدشم پتو رو میگیره و رو خودش میکشه و با خیال راحت میخوابع😂}
شوگا:ایییی خدااا من چراا زن گرفتمممم
هوپی:خب احتمالا سردش بود اشکالی نداره
جیمین:{بغلت میکنه که اونم گرم بشه}
تهیونگ:{اونم هی پتو رو میکشه سمت خودش و تو هم باز میکشی سر خودت و این ماجرا تا صبح ادامه دارع😂}
جونگکوک:ا.تتت منم سردمه خبب چرا به من پتو نمیدی؟ اگه سرما بخورم چی
ا/ت :برام مهم نی
۱۰.۲k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲