عروسک طلسم شده پارت ۱

ویو ا.ت
سلام اسم من ا.ت هست من هفده
سالمه من دختری زیبا وخوش اندام هستم
وضع مالی من وخانواده بده وما برای این مجبوریم به یک خونه دیگه بریم من وسایلموجمع کردم خواستم برم پیش پدر ومادرم که پام به یه چیزی گیر کرد نگاهش کردم اون یه عروسک بود عجیبه من از تین عروسک نداشتم وقبلا اینجا نبود پشت عروسک نگاه کردم نوشته بود کیم تهیونگ
عروسک ضاهر قشنگی داشت برای همین آوردمش .
رفتیم توی ماشین نشستم وبعد از چند مین پدر ومادرم اومدن ( علامت مادر ا.ت=م.ا. علامت پدر ا.ت=پ.ا)
ا.ت : مامان این عروسک ماله کیه تومیدنی
مامان ا.ت عروسک گرفت وگفت
م.ا: نه از کجا آوردی؟
ا.ت : توی اتاق بود بابا تومیددنی مال کیه
پ.ا: نه نمیدونم
دیگه هیچی نگفتیم داشتم عروسک نگاه میکردم دیدم یه نخ هست روی سرش کشیدم که گفت
به بازی خوش آمدید
عه جالب شد پس عروسک قشنگیه ولی معنیش از به بازی خوش آمدید چیه
سرمو گزاشتم لب شیشه ماشین ودیگه هیچ ه فی نزدم تا برسیم




سلام
شرتا نره سیده بود ولی گذاشتم
عیده تونم مبارک امیدوارم سال خوبی داشته باشید
شرطا
لایک :4
باب