my cute girl

#my_cute_girl
P3

بستنیتونو خوردین و رفتین طرف خونه
باهم قدم میزدین ولی قیافه کوک هنوز ناراحت بود
سعی کردم بخندونمش
ادای گربه در اوردم
= میوووو
بهت نگاهی کرد ولی شادی پوی چشماش ندیدی
= کوکی
_ هوم؟
= بگو چیشده لطفا (کیوت)
_خب.... ی دختری هست ک دیوانه وار عاشقشم سعی دارم بهش اعتراف کنم ولی اون منو ب چشم ی دوست میبینه
= اوم خب اون کیه؟
_ نمیتونم بهت بگم
کمی ناراحت شدی چون تو عاشق کوک بودی ولی اون دختری دوست داره و تو روحتم خبر نداره ک کوک عاشق توعه!
= اومم خب باشه
_ چیشده چرا ناراحتی؟
= من خوبم فقط نمیخوام از پیشت برم
_ نمیزارم بری کیوتچه
= جدی؟
_ اوهوم
لبخند فیکی زدی و کوک متوجه نشد تو از درون داغون بودی ولی نشون نمیدادی
= منم عاشق ی پسری هستم
_ اون ک...کی هست؟
= منم نمیتونم بهت بگم اون عاشق دختری شده
_ خ...خب حسامون متقابله
= درسته ول ای کاش متوجه میشد ک دیوونشم قبل از اینکه با اون دختر بره توی رابطه
_ نظرت چیه امشب باهم زنگ بزنیم بهشون و اعتراف کنیم؟
= قبوله
_ خوبه پس
رفتین توی خونه در بستی و رفتین روی مبل نشستین و فیلم میدیدین

حمایت؟
نویسنده : آلوین