طلسم شده پارت (۱۸)

*ویو جونگ کوک*

تا حالا برای کسی تا این حد نگران نبودم.

به سرش نگا کردم خون ریزیش داش شدید تر میشد
ولی حتی نمیتونستم ببرمش بیمارستان

به پشت سرم که نگاه کردم اونا منو گم کرده بودن .
رفتم دنبال یه دارو خونه
به یه داروخونه ی کوچیک رسیدم رفتم تو

¥ام....سلام
(علامت مسئول دارو خونه +)
+سلام آقا چه کمکی میتونم بکنم
¥آه.....خب همسرم پیشونیش یه شکاف بزرگ برداشته میخواستم باند و چسب و..... بخرم
+ اگه همسرتون سرش شکاف بزرگی برداشته باید ببرینش بیمارستان
¥میشه فقط چیزی که خواستم رو بدین
+باشه....هرچی شما بگین

*یه نگا به تلویزیون گردم *
(علامت خبرنگار÷)
÷تازه گیا پلیس به دنبال مافیایی خطرناک با سابقه جرم های خطرناک مثل قتل آدم ربایی و همینطور دزدی است

لطفا در صورت مشاهده با پلیس تما....

*سریع تلویزیون رو خاموش کردم *

+امم.....آقای جوان اینم چیزایی که میخواستین
¥ممنونم

*پلیس دوباره افتاده بود دنبال من .....لعنتی *

*برگشتم تو ماشین ا/ت رو برآید استایل بغل کردمو گذاشتم صندلی عقب ماشین و شروع به پانسمان

داشتم سرش رو باند پیچی میکردم که دیدم ا/ت چشماش رو باز کردم

_جونگ کوک؟
¥نگران نباش الان جات امنه
_میشه یه تماس تلفنی خصوصی داشته باشم

¥آره....حتما ....بیا از گوشی من استفاده کن

*گوشی رو از جونگ کوک گرفتم
اونم بیرون ماشین با نگاهی نگران منتظر بود
سرم گیج میرفت و شماره هارو تار میدیدم

با سختی شماره ی جیمین رو رو پیدا کردم و بهش زنگ زدم

€الو؟؟؟
_جیمین؟
ا/ت توییی؟خوبی؟ مشکلی پیشه اومده
*همه چیو برای جیمین توضیح دادم *

اونم یه آدرس دور افتاده رو بهم داد و گفت که اونجا یه خونه ی ساده داره

€ا/ت ؟
_بله؟
لطفا مواظب خودت باش ....اگه اتفاقی افتاد حتما بهم زنگ بزن
_باشه

تلفن رو قطع کردم
_جونگ کوک؟