تفرقه..

تفرقه..
$$$$$$$$$$$$$$$
ادامه پارت¹⁴
*س..سو..سویون!تو اینجا چی میگی؟چرا دست از سرم برنمیداری؟میخوای آبروم و ببری؟چتهههه..(گریه)
÷بورام..آروم باش..بیا..بیا بریم..بیا بریم تو..
دستشو گرفتم و میخواستم ببرمش تو که دستمو پس زد
*ولم کنننن..تا تکلیف این عوضی روشن نشه من نمیرم تووووو(گریه و عصبانیت)
÷آ..آخه..
پاشد در گوشم گفت:
*یونا رو ببر تو..اگه خواستی خودت بیا بیرون..ولی اون نباید بمونه..بعدا همچیو توضیح میدم.
÷ب..باشه
یونا رو بغل کردم و با سون‌هی رفتیم تو و بهش گفتم یونا رو اروم نگهداره و اومدم بیرون..توی حیاط..سویون که انگار تازه به خودش اومده بود دستشو بلند کرد که بورام و بزنه..
€ه*ر*ز*ه ی..
که دست جونگ‌کوک مانعش شد
+هااان؟چی؟بگو..بقیه ی جمله ت و بگو..اگه جرات داری بقیه ش و بگو تا بهت بفهمونم لقبی که به خواهر من دادی کلمه ایه که خود پستت و توصیف میکنه..بگو دیگههه..
€م..من..
+هان؟به تته‌پته افتادی؟بیا اینو بخور شاید عقلت اومد سرجاش..
یه مشت زد تو صورت سویون..
+نیومد؟بیا این‌یکی هم بخور..
میخواست یه مشت دیگه هم بهش بزنه که..
*بسههههههههههه(جیغ)
+ب..بورام..
*بسه..بسه هرچی بی‌آبرو شدم بسه هرچی کتک خوردم بسه هرچی فحش شنیدم..بسه..خسته شدم..
÷بورام..بیا بریم تو..جونگ‌کوک..توهم بیا بریم..
+اخه این پسره..اگه ولش کنم..
÷ولش کن..من بیرونش میکنم تو بیا تو
+باشه
رفتیم تو و سویون موند بیرون..یانگ‌می...
🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭🪭💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🪭🪭🪭