تک پارتی درخواستی از فلیکس و لیسا
تک پارتی درخواستی از فلیکس و لیسا
علامت ها: لیسا + فلیکس ×
ویو لیسا
امشب قرار بود با اعضا بریم بار🍷
رفتم یه دوش چند مینی گرفتم و اومدم بیرو یه لباس پوشیدم و عطرم رو زدم و سوار ماشین شدن و راه افتادم...
ویو فلیکس
امشب قرار بود با اعضا بریم بار پس رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم و اومدم بیرون لباس پوشیدم و عطر تلخم رو زدم و راه افتادم...
ویو لیسا
بعد چند مین رسیدم بار بویه الکل و سیگار همه جا رو پر کرده بود ولی رفتم داخل دیدم اعضا هم اومدن رفتم کنارشون نشستم و یکم حرف زدیم و نوشیدنی خوردیم بعد اعضا رفتن برقصن منم رفتم دستام رو بشورم ولی وقتی اومدم بیرون یه مرده دستم رو گرفت داشت به زور میبردم طبقه ی بالا
لیسا: ولم کن(گریه)
مرده بی اهمیت بهم داشت دستم رو میکشید و منم زورم بهش نمیرسید🥲
ویو فلیکس
بعد چند مین رسیدم بار و رفتم تو دیدم اعضا هم هستن نشستیم یکم خوردیم و حرف زدیم بعد دیدم یه مرده دست یه دختره رو گرفته داره با زور با خودش میبره...
ویو لیسا
داشتم همینجوری داد میزدم و کمک میخواستم که یهو یه پسره با مشت زد تو صورت مرده و هی میزدش منم داشتم گریه میکردم که بعد چند مین مرده رو ولش کرد اومد سمتم
×: حالت خوبه؟
+: بله ممنونم( با صدای لروزن)
×: دستش رو گرفتم و بلندش کردم چیزیتون که نشد؟
+: نه خوبم ازتون ممنونم چطوری جبران کنم؟
×: نه نیازی نیست
+: آخه اینطوری که نمیشه
(و خلاصه شماره هم رو گرفتن)
+: امروز فلیکس رو به خونم دعوت کرده بودم میخواستم بهش حسم رو بگم🫠
چند مین بعد دیدم در خونه زده شد رفتم درو باز کنم فلیکس بود😁
+: سلام
×سلام
+: بفرمایین تو
بعد اینکه ازش پذیرایی کردم نشسته بودیم داشتیم حرف میزدیم و تصمیم گرفتم باش بگم
+: فلیکس
×: بله؟
+راستش میخواستم بهت یه چیزی بگم
×: بگو
+: اممم راستش من دوست...من دوست دارم..
×:(شکه)
×: خب راستش..منم..دوست دارم..🫠
+: واقعا؟(ذوق)
×آره😄
(خلاصه همو بوس کردن تا آخر به خوبی و خوشی زندگی کردنننن)
~~~~
میدونم ریدم به روم نیارین🤣😭راستش من خیلی بلد نیستم از بقیه بنویسم تویه نوشتن از بی تی اس بیشتر استعداد دارم تا بقیه🤦🏻♀️
علامت ها: لیسا + فلیکس ×
ویو لیسا
امشب قرار بود با اعضا بریم بار🍷
رفتم یه دوش چند مینی گرفتم و اومدم بیرو یه لباس پوشیدم و عطرم رو زدم و سوار ماشین شدن و راه افتادم...
ویو فلیکس
امشب قرار بود با اعضا بریم بار پس رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم و اومدم بیرون لباس پوشیدم و عطر تلخم رو زدم و راه افتادم...
ویو لیسا
بعد چند مین رسیدم بار بویه الکل و سیگار همه جا رو پر کرده بود ولی رفتم داخل دیدم اعضا هم اومدن رفتم کنارشون نشستم و یکم حرف زدیم و نوشیدنی خوردیم بعد اعضا رفتن برقصن منم رفتم دستام رو بشورم ولی وقتی اومدم بیرون یه مرده دستم رو گرفت داشت به زور میبردم طبقه ی بالا
لیسا: ولم کن(گریه)
مرده بی اهمیت بهم داشت دستم رو میکشید و منم زورم بهش نمیرسید🥲
ویو فلیکس
بعد چند مین رسیدم بار و رفتم تو دیدم اعضا هم هستن نشستیم یکم خوردیم و حرف زدیم بعد دیدم یه مرده دست یه دختره رو گرفته داره با زور با خودش میبره...
ویو لیسا
داشتم همینجوری داد میزدم و کمک میخواستم که یهو یه پسره با مشت زد تو صورت مرده و هی میزدش منم داشتم گریه میکردم که بعد چند مین مرده رو ولش کرد اومد سمتم
×: حالت خوبه؟
+: بله ممنونم( با صدای لروزن)
×: دستش رو گرفتم و بلندش کردم چیزیتون که نشد؟
+: نه خوبم ازتون ممنونم چطوری جبران کنم؟
×: نه نیازی نیست
+: آخه اینطوری که نمیشه
(و خلاصه شماره هم رو گرفتن)
+: امروز فلیکس رو به خونم دعوت کرده بودم میخواستم بهش حسم رو بگم🫠
چند مین بعد دیدم در خونه زده شد رفتم درو باز کنم فلیکس بود😁
+: سلام
×سلام
+: بفرمایین تو
بعد اینکه ازش پذیرایی کردم نشسته بودیم داشتیم حرف میزدیم و تصمیم گرفتم باش بگم
+: فلیکس
×: بله؟
+راستش میخواستم بهت یه چیزی بگم
×: بگو
+: اممم راستش من دوست...من دوست دارم..
×:(شکه)
×: خب راستش..منم..دوست دارم..🫠
+: واقعا؟(ذوق)
×آره😄
(خلاصه همو بوس کردن تا آخر به خوبی و خوشی زندگی کردنننن)
~~~~
میدونم ریدم به روم نیارین🤣😭راستش من خیلی بلد نیستم از بقیه بنویسم تویه نوشتن از بی تی اس بیشتر استعداد دارم تا بقیه🤦🏻♀️
۱.۱k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.