فیک لی جونگ سوک 🖇♥🥺🖤 پارت 17🧊
فیک لی جونگ سوک 🖇🖤🥺♥
ارزش خوشحالی............
هزار برابر پوله..............
🖤🖤🖤♥♥♥
وقتی تو کلاس زبان میبینتت و............
پارت ¹⁷
ا.ت نخواست بره سر کلاس و تو خیابونا قدم میزد.
داشت فکر میکرد که اونی که خودشو جای جونگ سوک جا زده کیه
واقعا اون کیه؟
ساعت رو نگاه کردی.
ا.ت : وای به همین زودی 5 شد؟
دوییدم سمت خونه جونگ سوک دوباره.
اون یارو درو باز کرد.
جونگ سوک : بازم اومدی
خنده فیکی زدم
ا.ت : آره
رفتم تو
جونگ سوک : چرا عین خرا سرتو میندازی زیر میای وقتی میدونی من جونگ سوک نیستم؟ خطرناکه! خونه هرکسی اینجوری نباید بیای. چرا انکار میکنی؟
ا.ت : من فقط در جستجوی جونگ سوک واقعیم. میرم سر اصل مطلب. یک کلمه بهت میگن جونگ سوک واقعی کجاست؟
...... : من نمیدونم
ا.ت : و تو کی هستی و چرا انقدر شبیه جونگ سوکی؟
...... :اونقدر هم شبیه نیستم تو اون لحظه منو دیدی فکر کردی جونگ سوکه پریدی بغلم. فقط یکم موهام و چشمام شبیشه.
ا.ت : دوباره میپرسم. به نعفته جواب بدی. جونگ سوک واقعی کجاست؟
......... : واقعا نمیدونم
ا.ت : پس چرا پنجره بازه؟ تو توی خونه جونگ سوک چیکار میکنی؟ اون خون کف زمین چیه؟
....... :شربت آلبالو
ا.ت : منو خر فرض کردی؟
...... : میخوای بخوریش تا باور کنی؟
ا.ت : اسمت چیه؟ وی صدات کنم؟
..... : نیازی نیست اسممو بدونی
ا.ت : خب فامیلیتو بگو
..... :عمرا اگه فامیلی اون پدر خرمو بگم
ا.ت : خب چی صدات کنم؟
...... : با فامیلی مامانم صدام کن. کیم! برات آشنا نیست لیم ا.ت
اعصابم خورد شد.
ا.ت : اول اینکه صد تا کیم تو کره داریم. دومین اسم منو از کجا میدونی؟
...... : اسم دختر خالمو ندونم؟
ا.ت : من کلا یه خاله دارم که اونم نه ازدواج کرده نه بچه دار شده
..... : مادرم کیم سویون و پدرم لی ته جانگ الان از هم جدا شدن.
ا.ت : لی ته جانگ بابای لی جونگ سوکه نه بابای تو
..... :خالت از بابای دوست پسرت یه بچه دیگه هم داره. من نیمه پسر خالتم.
ا.ت : راسته؟
که صدای ناله ای از اتاق خواب اومد. صدای آرومی بود ولی تا سالن پذیرایی اومد.
....... :عا این همسایه نمیدونم چشه همش ناله میکنه
ا.ت : همسایه ها اونورن. دیوار های بهترین ساختمون کره ازشون صدایی رد نمیشه
...... :خب....
حرفشو قطع کردم رفتم سمت اتاق خواب. جونگ سوک واقعی رو دیدم که دستاش بسته شده و دهنش هم بستش. نمیتونست حرف بزنه. پشت لباس کمرش کامل خونی بود. صورتشم زخمی بود. رفتم سمتش دستاشو باز کنم که.........
ادامه دارد........❄
شرایط رو این دفعه یه ذره کم میکنم گناه دارین😂❤
شرایط :
50 لایک❄
فالو تا 430 تایی شدنم❄
35 کامنت❄
تا پارت بعد بای🤝🧊👋
#لی_جونگ_سوک#فیک#داستان#آیو#بی_تی_اس#تهیونگ#جیمین#جونگ_کوک#نامجون#جین#شوگا#جیهوپ#بلک_پینک#لیسا#جنی#جیسو#رزی#زیبای_حقیقی#چا_اون_وو#هوانگ_این_یوپ#مون_گا_یانگ#کیپاپ
ارزش خوشحالی............
هزار برابر پوله..............
🖤🖤🖤♥♥♥
وقتی تو کلاس زبان میبینتت و............
پارت ¹⁷
ا.ت نخواست بره سر کلاس و تو خیابونا قدم میزد.
داشت فکر میکرد که اونی که خودشو جای جونگ سوک جا زده کیه
واقعا اون کیه؟
ساعت رو نگاه کردی.
ا.ت : وای به همین زودی 5 شد؟
دوییدم سمت خونه جونگ سوک دوباره.
اون یارو درو باز کرد.
جونگ سوک : بازم اومدی
خنده فیکی زدم
ا.ت : آره
رفتم تو
جونگ سوک : چرا عین خرا سرتو میندازی زیر میای وقتی میدونی من جونگ سوک نیستم؟ خطرناکه! خونه هرکسی اینجوری نباید بیای. چرا انکار میکنی؟
ا.ت : من فقط در جستجوی جونگ سوک واقعیم. میرم سر اصل مطلب. یک کلمه بهت میگن جونگ سوک واقعی کجاست؟
...... : من نمیدونم
ا.ت : و تو کی هستی و چرا انقدر شبیه جونگ سوکی؟
...... :اونقدر هم شبیه نیستم تو اون لحظه منو دیدی فکر کردی جونگ سوکه پریدی بغلم. فقط یکم موهام و چشمام شبیشه.
ا.ت : دوباره میپرسم. به نعفته جواب بدی. جونگ سوک واقعی کجاست؟
......... : واقعا نمیدونم
ا.ت : پس چرا پنجره بازه؟ تو توی خونه جونگ سوک چیکار میکنی؟ اون خون کف زمین چیه؟
....... :شربت آلبالو
ا.ت : منو خر فرض کردی؟
...... : میخوای بخوریش تا باور کنی؟
ا.ت : اسمت چیه؟ وی صدات کنم؟
..... : نیازی نیست اسممو بدونی
ا.ت : خب فامیلیتو بگو
..... :عمرا اگه فامیلی اون پدر خرمو بگم
ا.ت : خب چی صدات کنم؟
...... : با فامیلی مامانم صدام کن. کیم! برات آشنا نیست لیم ا.ت
اعصابم خورد شد.
ا.ت : اول اینکه صد تا کیم تو کره داریم. دومین اسم منو از کجا میدونی؟
...... : اسم دختر خالمو ندونم؟
ا.ت : من کلا یه خاله دارم که اونم نه ازدواج کرده نه بچه دار شده
..... : مادرم کیم سویون و پدرم لی ته جانگ الان از هم جدا شدن.
ا.ت : لی ته جانگ بابای لی جونگ سوکه نه بابای تو
..... :خالت از بابای دوست پسرت یه بچه دیگه هم داره. من نیمه پسر خالتم.
ا.ت : راسته؟
که صدای ناله ای از اتاق خواب اومد. صدای آرومی بود ولی تا سالن پذیرایی اومد.
....... :عا این همسایه نمیدونم چشه همش ناله میکنه
ا.ت : همسایه ها اونورن. دیوار های بهترین ساختمون کره ازشون صدایی رد نمیشه
...... :خب....
حرفشو قطع کردم رفتم سمت اتاق خواب. جونگ سوک واقعی رو دیدم که دستاش بسته شده و دهنش هم بستش. نمیتونست حرف بزنه. پشت لباس کمرش کامل خونی بود. صورتشم زخمی بود. رفتم سمتش دستاشو باز کنم که.........
ادامه دارد........❄
شرایط رو این دفعه یه ذره کم میکنم گناه دارین😂❤
شرایط :
50 لایک❄
فالو تا 430 تایی شدنم❄
35 کامنت❄
تا پارت بعد بای🤝🧊👋
#لی_جونگ_سوک#فیک#داستان#آیو#بی_تی_اس#تهیونگ#جیمین#جونگ_کوک#نامجون#جین#شوگا#جیهوپ#بلک_پینک#لیسا#جنی#جیسو#رزی#زیبای_حقیقی#چا_اون_وو#هوانگ_این_یوپ#مون_گا_یانگ#کیپاپ
۲۹.۷k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.