My cute introvert

My cute introvert
p2
صبح، تو راه دانشگاه...
ا.ت ویو
عه اون جیمینه
+ جیمیناااااااا
برگشت به طرفم.
یکی از همسایه ها سرشو از پنجره بیرون اورد.
همسایه: جیمینا و زهرمار اول صبی از خواب پروندیمون
منو جیمین زدیم زیر خنده.
یکم سریع تر راه رفتم تا بهش برسم.
+صبح به خیر جیمینا.
_ صبح به خیر ا.تی.
خنده ریزی کردم.
_واسه امتحان درس خوندی؟
+مگه امتحان داریییییییم
_بله خانوم هواس پرت
+واییییییییییییییی
دانشگاه...
@میتونید برید بیرون
امتحانو هم ساعت بعدی میگیرم
خیلی هیجان زده شدم و یکهو جیغ زدم.
و یکهو همه به من خیره شدن و فهمیدم چه گندی زدم، خیلی راحت قرمزی گونه هامو حس میکردم.
_مع... معذرت میخوام
جیمین یواش جوری که کسی نفهمه میخندید.
+یا جیمینا من فقط سوتی دادم"یواش"
_با این حالت خجالتی خیلی بامزه شده بودی.
+به جای حرف زدن، پاشو بریم بیرون.
دو مین بعد...
_میگم ا.ت، یه سوال
تو واقعا منو به عنوان دوستت میبینی؟
+این چه سوالیه، معلومه که اره
من غیر از تو هیچ دوستی ندارم
_اوهوم.
+چرا پرسیدی؟
_چون من قبل تو هیچ دوستی نداشتم.
اصلا چون خیلی تنها بودم اومدم اینجا.
+اوهوم، درکت میکنم، منم...
که یکهو تیفانی و دارو دستش اومدن بالا سرمون.
×بعله در این تصویر ا.ت خانومو میبینیم که داره با یه پسر دیگه ل...... اس میزنه
یهو جیمین قیافه کیوتشو با یه قیافه جدی و ترسناک عوض کرد.
_فقط، اگه، جرعت، داری، دوباره، تکرار، کن
(این ویرگول ها که گذاشتم ینی مکث )
×"یکهو میترسه و میره "
+واو جیمینا، تو روی خشنم داری؟
_اوهوم
"صدای زنگ"
_و+اهههه زنگ کلاسه
یه دقه زل زدیم به هم بعد زدیم زیر خنده.