پارت ۱۴
پارت ۱۴
ویو جیمین
دو ساعت از دعوامون گذشته خیلی تند رفتم خیلی باید برم از دلش دربیارم از اتاقم خارج شدم و ب سمت اتاق ات رفتم و در زدم
_ میتونم بیام تو ؟
دوباره در زدم
_ ات میشه بیام ؟
برا بار سوم در زدم
_ سکوت علامت رضاست اومدم
وارد اتاقش شدم ک دیدم هیچ کس نیس ینی کجا رفته نگران شدم بهش زنگ زدم
* مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطفن بعدن تماس بگیرید « چقد بدم میاد از این جملههه »
دیگه داشتم از نگرانی دق میکردم کلید ماشینو ورداشتم و تو خیابونا میگشتم تا شاید بتونم پیداش کنم ی لحظه توجهم جلب شد ب قسمتی از پیاده رو ک مردم جمع شده بودن سریع از ماشین پیاده شدم و رفتم سمت پیاده رو نزدیک ک شدم دیدم اته ک رو زمین افتاده از بین مردم رد شدم و نشستم کنارش
_ ات … ات … بلند شو … ات
آروم ب صورتش ضربه میزدم اما فایده ای نداشت
_ یکی زنگ بزنه اورژانس
^ من زنگ زدم تا چند دقیقه دیگ میرسن
…..
ویو جیمین
دو ساعت از دعوامون گذشته خیلی تند رفتم خیلی باید برم از دلش دربیارم از اتاقم خارج شدم و ب سمت اتاق ات رفتم و در زدم
_ میتونم بیام تو ؟
دوباره در زدم
_ ات میشه بیام ؟
برا بار سوم در زدم
_ سکوت علامت رضاست اومدم
وارد اتاقش شدم ک دیدم هیچ کس نیس ینی کجا رفته نگران شدم بهش زنگ زدم
* مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطفن بعدن تماس بگیرید « چقد بدم میاد از این جملههه »
دیگه داشتم از نگرانی دق میکردم کلید ماشینو ورداشتم و تو خیابونا میگشتم تا شاید بتونم پیداش کنم ی لحظه توجهم جلب شد ب قسمتی از پیاده رو ک مردم جمع شده بودن سریع از ماشین پیاده شدم و رفتم سمت پیاده رو نزدیک ک شدم دیدم اته ک رو زمین افتاده از بین مردم رد شدم و نشستم کنارش
_ ات … ات … بلند شو … ات
آروم ب صورتش ضربه میزدم اما فایده ای نداشت
_ یکی زنگ بزنه اورژانس
^ من زنگ زدم تا چند دقیقه دیگ میرسن
…..
۱۱.۵k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.