وقتی با دوستش بهش خیانت میکنی(2)part
تهیونگ ویو
سوار ماشین شدم و به سمت فرودگاه حرکت کردم نمیدونستم چطور میتونم این همه مدت از ا.ت دور بمونم لعنت به این کار که همش منو از کسی که دوسش دارم جدا میکنه
با رسیدن به مقصد از ماشین پیاده شدم و در صندوق رو باز کردم و چمدون رو در اوردم بیرون گذاشتم درشو بستم و به سمت فرودگاه حرکت کردم
دستمو کردم توی جیب کتم تا مدارک و پاسپورت رو نشون باجه بدم ولی هرچی گشتم پیدا نکردم
یادم اومد روی اپن جا گذاشتم
به ساعتم نگاه کردم ۱ ساعت دیگه هواپیما پرواز میکنه
سریع از در فرودگاه رفتم بیرون و سوار ماشینم شدم
سریع خودمو به خونه رسوندم و کلید رو انداختم تو در و باز کردم پذیرایی تاریک بود حدس زدم ا.ت بیرونه رفتم از روی اپن پاسپورتم و برداشتم داشتم میرفتم بیرون صدای ناله توجهمو جلب کرد
فکر کردم اتفاقی براش افتاده سریع رفتم بالا و در رو با ضرب باز کردم...
.
.
.
.
ا.ت ویو
_میدونی چیه؟
×هوم؟
_میخوامت امشب میخوامت ددی
×شیطونی نکن بیب
دستمو روی دیکش کشیدم انقدر برامده شد که میتونستم بفهمم چه دردی داره
×پس خودت خواستی ماشینو زد کنار و روم خیمه زد لبخندی از سر رضایت کردم
سرشو نزدیک صورتم کرد
بوسه ای وسوسه انگیز راه انداختیم خواست لباسمو در بیاره که دستشو گرفتم
_بهتره توی خونه انجامش بدیم
سری تکون داد و ناکام به رانندگیش ادامه داد
وقتی رسیدیم دستشو زیر پاهام و دور کمرم قفل کرد و برد داخل اتاق مشترکم با تهیونگ
و...
تهیونگ ویو
با چیزی که رو به روم دیدم دستام شروع کرد به لرزیدن
_ت..تهیونگ
+خفه شو
از زبون نویسنده
سمت جونگ سو حمله ور شد
+عوضی ح.رومزاده تو تنها کسی بودی که عین چشمام بهت اعتماد داشتم تو مهم ترین دوستم بودی چطور تونستی اینکارو بکنی
×ت..توضیح میدم
+چیو میخوای توضیح بدی هاننن؟؟؟چیو حر.ومزاده
انقدر زد توی صورت جونگ سو که با صورت خونی بیهوش شد
چشمای به خون نشستش رو به ا.ت داد بدن ا.ت به وضوح میلرزید
تهیونگ رفت سمت ا.ت
دستشو بالا برد تا بزنه توی صورتش که دستش تو هوا نگه داشته شد با اینکه اون بهش خیانت کرد ولی بازم دوسش داشت بازم دیوانه وار عاشقش بود دستش توی هوا خشک شد نمیتونست بزنه تو گوش مهمترین آدم زندگیش
تهیونگ از جاش بلند شد و در رو پشت سرش اتاقو بست جوری که کل اتاق لرزید
از در خونه بیرون رفت و سوار ماشینش شد....
شرطام برای پارت بعد ۷۰ لایک
#جونگ_کوک #تهیونگ #جیمین #جی_هوپ #یونگی #شوگا #جین #سوکجین #نامجون #رپ_مانستر #بی_تی_اس #جنی #لیسا #رزی #جیسو #بلک_پینک #فیک #رمان #اسمات #تک_پارتی
سوار ماشین شدم و به سمت فرودگاه حرکت کردم نمیدونستم چطور میتونم این همه مدت از ا.ت دور بمونم لعنت به این کار که همش منو از کسی که دوسش دارم جدا میکنه
با رسیدن به مقصد از ماشین پیاده شدم و در صندوق رو باز کردم و چمدون رو در اوردم بیرون گذاشتم درشو بستم و به سمت فرودگاه حرکت کردم
دستمو کردم توی جیب کتم تا مدارک و پاسپورت رو نشون باجه بدم ولی هرچی گشتم پیدا نکردم
یادم اومد روی اپن جا گذاشتم
به ساعتم نگاه کردم ۱ ساعت دیگه هواپیما پرواز میکنه
سریع از در فرودگاه رفتم بیرون و سوار ماشینم شدم
سریع خودمو به خونه رسوندم و کلید رو انداختم تو در و باز کردم پذیرایی تاریک بود حدس زدم ا.ت بیرونه رفتم از روی اپن پاسپورتم و برداشتم داشتم میرفتم بیرون صدای ناله توجهمو جلب کرد
فکر کردم اتفاقی براش افتاده سریع رفتم بالا و در رو با ضرب باز کردم...
.
.
.
.
ا.ت ویو
_میدونی چیه؟
×هوم؟
_میخوامت امشب میخوامت ددی
×شیطونی نکن بیب
دستمو روی دیکش کشیدم انقدر برامده شد که میتونستم بفهمم چه دردی داره
×پس خودت خواستی ماشینو زد کنار و روم خیمه زد لبخندی از سر رضایت کردم
سرشو نزدیک صورتم کرد
بوسه ای وسوسه انگیز راه انداختیم خواست لباسمو در بیاره که دستشو گرفتم
_بهتره توی خونه انجامش بدیم
سری تکون داد و ناکام به رانندگیش ادامه داد
وقتی رسیدیم دستشو زیر پاهام و دور کمرم قفل کرد و برد داخل اتاق مشترکم با تهیونگ
و...
تهیونگ ویو
با چیزی که رو به روم دیدم دستام شروع کرد به لرزیدن
_ت..تهیونگ
+خفه شو
از زبون نویسنده
سمت جونگ سو حمله ور شد
+عوضی ح.رومزاده تو تنها کسی بودی که عین چشمام بهت اعتماد داشتم تو مهم ترین دوستم بودی چطور تونستی اینکارو بکنی
×ت..توضیح میدم
+چیو میخوای توضیح بدی هاننن؟؟؟چیو حر.ومزاده
انقدر زد توی صورت جونگ سو که با صورت خونی بیهوش شد
چشمای به خون نشستش رو به ا.ت داد بدن ا.ت به وضوح میلرزید
تهیونگ رفت سمت ا.ت
دستشو بالا برد تا بزنه توی صورتش که دستش تو هوا نگه داشته شد با اینکه اون بهش خیانت کرد ولی بازم دوسش داشت بازم دیوانه وار عاشقش بود دستش توی هوا خشک شد نمیتونست بزنه تو گوش مهمترین آدم زندگیش
تهیونگ از جاش بلند شد و در رو پشت سرش اتاقو بست جوری که کل اتاق لرزید
از در خونه بیرون رفت و سوار ماشینش شد....
شرطام برای پارت بعد ۷۰ لایک
#جونگ_کوک #تهیونگ #جیمین #جی_هوپ #یونگی #شوگا #جین #سوکجین #نامجون #رپ_مانستر #بی_تی_اس #جنی #لیسا #رزی #جیسو #بلک_پینک #فیک #رمان #اسمات #تک_پارتی
۴۸.۷k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.