ویو ات
ویو ات
وقتی جین رفت یوی آومد و گفت
مرد = چطوری خوشگله ؟
ات = عااامم خوبم
مرد = شمارتو بزن بیب
نمیدونستم اینجا چخبره و گفتم که فعلا شمارمو بدم ببینم چی میشه اخه اولین بارمه میام زمین
ات = عااااامممم باشه
داست شمارمو میزد که جین داد زد
ویو جین
دیدم ات داره شماره میده خون جلو چشم رو گرفته بود و عربده کشیدم
جین = مرتیکه حرمی داری جه گوهی میخوری
مرد = تو کی دیگه پلشت ؟
جین = من دوست پسرشم
نگاهی به ات کردم معلوم بود که تعجب کرده
مرد = ناموسا عجب تیکه ایه
جین = ببند در تالار اندیشه رو
جین = ات بریم
با ات رفتم لب یه برکه واقعا منظره زیبایی بود
ات = چی شد جین ؟
جین = واقعا داشتی شمارتو به اون مرتیکه میدادی ؟
ات = خب من نمیدونستم چخبره و چون نمیخواستم بفهمه که من مال این دنیا نیستم خواستم شمارمو بدم
جین = اونا از اون پسرایی هستن که دخترا رو برای یک روز میخوان تو نباید با اونا اوکی شی باید با یه پسر جذاب که آشپزیش خوبه و شوختبه اوکی بشی مثل من
ات = یااااا جین
جین = جونم
وقتی جین رفت یوی آومد و گفت
مرد = چطوری خوشگله ؟
ات = عااامم خوبم
مرد = شمارتو بزن بیب
نمیدونستم اینجا چخبره و گفتم که فعلا شمارمو بدم ببینم چی میشه اخه اولین بارمه میام زمین
ات = عااااامممم باشه
داست شمارمو میزد که جین داد زد
ویو جین
دیدم ات داره شماره میده خون جلو چشم رو گرفته بود و عربده کشیدم
جین = مرتیکه حرمی داری جه گوهی میخوری
مرد = تو کی دیگه پلشت ؟
جین = من دوست پسرشم
نگاهی به ات کردم معلوم بود که تعجب کرده
مرد = ناموسا عجب تیکه ایه
جین = ببند در تالار اندیشه رو
جین = ات بریم
با ات رفتم لب یه برکه واقعا منظره زیبایی بود
ات = چی شد جین ؟
جین = واقعا داشتی شمارتو به اون مرتیکه میدادی ؟
ات = خب من نمیدونستم چخبره و چون نمیخواستم بفهمه که من مال این دنیا نیستم خواستم شمارمو بدم
جین = اونا از اون پسرایی هستن که دخترا رو برای یک روز میخوان تو نباید با اونا اوکی شی باید با یه پسر جذاب که آشپزیش خوبه و شوختبه اوکی بشی مثل من
ات = یااااا جین
جین = جونم
۱.۹k
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.