شوگا باصدای زنگ موبایلش بیدار شد . قیافشو توهم کشید و تود
شوگا باصدای زنگ موبایلش بیدار شد . قیافشو توهم کشید و تودلش هرچی فش بلد بود داد .
گوشی رو برداشت ( ته ) ⬅ منظور وی یعنی ته هیونگه
-اول صبحی چی میگی مزاحم ؟
-سلام خوابالو . ادم معمولا حال و احوال میکنه . تو همون اول شروع میکنی بد و بیراه و فش ؟!
-خفه مرتیک گ... حرو.... (ببخشید این جاش فحش بدیه )
باشه بیونگی ! امروز به اندازه کافی روز بدی داشتم . تونمیخواد از حسودیت برام روز بد بسازی . بیا بیرون ***
بعد از ظهر بچه ها دور هم جمع شده بودند و مثل همیشه میخندیدن و سرو صدا میکردن .
ولی شوگا تو خودش بود .
بچه ها متوجه رفتار شوگا شده بودن و نگران . از اون بعید بود
رپ مان : یا ! کجایی ؟
شوگا انگار اصلا متوجه نشد. تو به جای دیگ بود . به یه نقطه خیری شده بود و فکر میکرد
رپ مان تکونش داد و بیشتر صداش کرد :شوگا ! شوگا ! یا مین یونگی !
شوگا یهو به خودش اومد و خودشو جمع و جور کرد : چیشده ؟
وی : اصلا معلومه کجایی ؟ حواست کجاست ؟
شوگا : هان ؟
رپ مان: 3ساعته دارم صدات میکنم !
شوگا : نفهمیدم .
وی : عاشق شدی؟
گوشی رو برداشت ( ته ) ⬅ منظور وی یعنی ته هیونگه
-اول صبحی چی میگی مزاحم ؟
-سلام خوابالو . ادم معمولا حال و احوال میکنه . تو همون اول شروع میکنی بد و بیراه و فش ؟!
-خفه مرتیک گ... حرو.... (ببخشید این جاش فحش بدیه )
باشه بیونگی ! امروز به اندازه کافی روز بدی داشتم . تونمیخواد از حسودیت برام روز بد بسازی . بیا بیرون ***
بعد از ظهر بچه ها دور هم جمع شده بودند و مثل همیشه میخندیدن و سرو صدا میکردن .
ولی شوگا تو خودش بود .
بچه ها متوجه رفتار شوگا شده بودن و نگران . از اون بعید بود
رپ مان : یا ! کجایی ؟
شوگا انگار اصلا متوجه نشد. تو به جای دیگ بود . به یه نقطه خیری شده بود و فکر میکرد
رپ مان تکونش داد و بیشتر صداش کرد :شوگا ! شوگا ! یا مین یونگی !
شوگا یهو به خودش اومد و خودشو جمع و جور کرد : چیشده ؟
وی : اصلا معلومه کجایی ؟ حواست کجاست ؟
شوگا : هان ؟
رپ مان: 3ساعته دارم صدات میکنم !
شوگا : نفهمیدم .
وی : عاشق شدی؟
۴.۴k
۱۱ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.