پارت 46
و گفت. امم بازی کنیم موافقی نگاهش کردم که گفت. نترس کاریت ندارم بچه
دوس داری چی. کار کنیم بچه گفتم. هیچی فقد بغلم کن. بزار آروم بشم اشکم چکید. بزار باز لمست کنم بزار تورو داشته باشم بی هیچ حرفی با نگاهی سرد تن لرزونم. رو بغل کرد و سرمو بوسید و میان موهامو. بوکشید که یهو کنترل خودشو از دست داد و ......
2 ساعت بعد
با درد بیدار شدم که توی بغلش بودم بغل مردی که عاشقانه می خواستمش و حاظر بودم خودمو. فدای یک تار موش بکنم. آخه. عشقم بود خودمو توی بغلش فشار دادمو. و بلند شدم رفتم سمت. در و بار آخر بهش نگاه کردم. و رفتم پایین که بابام با چشم های به خون نشسته بهم نگاه کردو گفت. ......
دوس داری چی. کار کنیم بچه گفتم. هیچی فقد بغلم کن. بزار آروم بشم اشکم چکید. بزار باز لمست کنم بزار تورو داشته باشم بی هیچ حرفی با نگاهی سرد تن لرزونم. رو بغل کرد و سرمو بوسید و میان موهامو. بوکشید که یهو کنترل خودشو از دست داد و ......
2 ساعت بعد
با درد بیدار شدم که توی بغلش بودم بغل مردی که عاشقانه می خواستمش و حاظر بودم خودمو. فدای یک تار موش بکنم. آخه. عشقم بود خودمو توی بغلش فشار دادمو. و بلند شدم رفتم سمت. در و بار آخر بهش نگاه کردم. و رفتم پایین که بابام با چشم های به خون نشسته بهم نگاه کردو گفت. ......
۵.۶k
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.